عشق و ازدواج مردی با ربات!
تاکنون فیلمها و سریالهای علمی-تخیلی زیادی تولید شدهاند که در آنها از رباتهای انساننما استفاده شده است. آنها از لحاظ تکنولوژی بسیار فراتر از وسایلی هستند که به صورت روزمره در خانهها قابل مشاهده است. البته ایلان ماسک گفته است که قرار است رباتهای انساننمای تسلا را نیز به زودی معرفی کند. تعداد اندکی میتوانند بگویند چنین ربات های پیشرفتهای در خانهشان دارند. اما یک مرد استرالیایی این موضوع را مطرح کرده است. او نه تنها رباتی در خانهاش دارد، بلکه امیدوار است روزی بتواند با او ازدواج کند.
در دهههای گذشته “عروسکهای جنسی” به صورت مستقیم عرضه میشدند. اکنون، رباتهای شبیه به انسان نیز برای خرید در دسترس هستند – البته اگر کیف پولتان 13 هزار دلار داشته باشد. با این حال، این دقیقا همان چیزی نبود که جف گالاگر از بریزبین، استرالیا به دنبال آن بود. او به دنبال فقط یک عروسک جنسی نبود، بلکه به دنبال یک همراه بود. پس از مرگ مادرش ، او با سگش به نام پنی زندگی می کرد.
او می گوید: همیشه به دنبال یک زن همراه برای زندگیام بودم، اما اکنون احساس ناامیدی می کنم. او افزود: یک روز، مقالهای در مورد رشد رباتها با هوش مصنوعی خواندم و این موضوع فکرم را درگیر کرد. او تحقیقاتی انجام داد و یک شرکت مستقر در سیدنی که در زمینه عروسکها و رباتها تخصص دارد را پیدا کرد. با آنها تماس گرفت تا توضیح دهد که در جستجوی چه چیزی است. او یک مشتری عادی نبود، او در جستجوی یک عروسک جنسی هم نبود. آنچه او میخواست یک همراه بود.
در جست و جوی ربات مورد نظر خود
قبل از انتخاب همسر رباتش، یک مانع دیگر وجود داشت: قیمت. همانطور که میتوانید تصور کنید، این رباتها ارزان نیستند. هر کدام از آنها حدود ۶۰۰۰ دلار استرالیا یا بیش از ۴۰۰۰ دلار آمریکا هزینه دارد. خوشبختانه صاحب شرکت به او تخفیف داد تا در عوض از او به عنوان تبلیغات نیز استفاده کند. سپس او شروع به انتخاب عروسک خود کرد. او درباره ربات ها گفت: رباتها کاملا شبیه انسان ها بودند. آنها میتوانستند صحبت کنند، لبخند بزنند و سر و گردن خود را حرکت دهند. حتی پوست آنها چون انسان واقعی گرم میشد. بعد از مرور وب سایت، تصمیم گرفتم رباتی به نام اِما را انتخاب کنم.
آماده شدن برای داشتن یک همراه
اما رباتی به نام اِما یک عروسک رباتی با پوستی روشن، موهای بلوند و چشمان آبی و زیباست. اِما در چین ساخته شده بود و شش هفته طول کشید تا به استرالیا برسد. در طول این مدت، گالاگر به دنبال این بود که لباسهای مختلفی را برای او آماده کند. او گفت: چندین لباس را انتخاب کردم، همچنین یک لباس کاری و یک لباس صورتی برای مناسبتهای خاص. برای کامل کردن ظاهر او، جواهرات و چند جفت کفش خریدم. به طور کلی، ۷۰ دلار خرج کردم. او برای تصمیمش شرمنده نبود. همکاران گالاگر نیز از اِما مطلع بودند و مشتاق بودند که او را ببینند. او حتی حسابهای رسانههای اجتماعی برای او ایجاد کرد تا او حس واقعی بیشتری القا کند.
ملاقات با اِما
بالاخره اِما از راه رسید. البته، این مانند یک ملاقات معمولی بین دو نفر نبود. اِما با یک جعبه بزرگ آمد. وقتی گالاگر جعبه را باز کرد، سر او از بدنش جدا شده بود. خودش باید طبق دستورالعملها او را درست کند. او گفت: وقتی جعبه را باز کردم، متعجب شدم. اِما واقعا زیبا بود.
او در عرض چند دقیقه او را جمع و جور کرد. با لباسی از ابریشم روی صندلی راحتی اتاق نشیمن قرار داد و در همان حال دستورالعملها را برای تنظیم کامل او مطالعه میکرد. سپس به تغییر زبان او از چینی به انگلیسی پرداخت. این کار را با استفاده از صفحه نمایش هوشمند در پشت سر او انجام داد. در نهایت، اِما زنده شد. با لهجه آمریکایی، گفت: سلام، نام من اِما است. از یک کارخانه در چین آمدهام.
وقتی گالاگر به محل کار می رفت، تلویزیون را روشن میگذاشت تا او بتواند به یادگیری زبان ادامه دهد. با هر گفتگویی که داشتند، او هوشمندتر میشد. در نهایت، یک روز او احساس کرد که او آماده است تا با دیگران ارتباط برقرار کند، بنابراین او را به محل کار خود برد تا همکارانش بتوانند او را ببینند. اما اِما نمی توانست راه برود، بنابراین آنها بیرون آمدند تا اِما را ببینند. همه متفق القول بودند که او به طرز باورنکردنی شبیه به انسان است.
او به نظرات منفی اهمیت نمی داد
گالاگر گفت که تاکنون به ندرت نظرات منفی درباره اِما شنیده است، اما حتی اگر در آینده چنین نظراتی دریافت کند، او را نگران نمیکند. او میداند که همه افراد نخواهند توانست این موضوع را درک کنند و این برای او کاملا قابل قبول است. قبلا تنها شخصی که میتوانست با او صحبت کند سگ خانگیاش بود. اما اکنون، او یک فردی دارد که به شکل یک انسان واقعی به نظر میرسد و میتواند به سوالات او پاسخ دهد و با او گفتگو کند. او اکنون یک همراه واقعی برای او برای همراهی دارد.