سناریوی آخرالزمانی ترامپ برای کانادا محقق شد یا خیر؟

یادداشت هفته به قلم شاکه آیوازیان –در حالی که جنگ تجاری دونالد ترامپ با کانادا وارد مرحلهای حساس شده، دو روایت کاملاً متفاوت درباره سرنوشت اقتصاد کشور شکل گرفته است. یک روایت، سرشار از خوش بینی محتاطانه است و میگوید «بدترین دوران را پشت سر گذاشتهایم.» روایت دیگر، آشکارا هشدار میدهد: «کاناداییها باید خود را برای خبرهای بد آماده کنند.»
روایت اول: اقتصاد کانادا برخلاف پیشبینیها سقوط نکرد
نخستین روایت بر این تأکید میکند که اقتصاد کانادا در برابر موج سنگین تعرفهها قدرتمندتر از انتظار ظاهر شده است.
پیشبینیهای آغازین چیزی کمتر از یک سناریوی کابوسوار نبود. از جمله افت 3 درصدی GDP ، از دست رفتن بیش از 100 هزار شغل در بخش اتومبیلسازی، جهش تورم به بالای 3 درصد و احتمال ورود به رکود.
اما واقعیت، تا امروز، ملایمتر بوده است.
- پس از ماههای دشوار، تولیدکنندگان کانادایی نشانههایی از بازگشت نشان دادهاند. بخش تولید در سپتامبر 3.3 درصد رشد کرد.
- با وجود کاهش قدرت خرید، خردهفروشی رشد 2.4 درصدی داشته است که حاکی از وجود تقاضای داخلی است.
- بازگشت کارکنان به دفاتر و پایان دورکاری، باعث شد بازار املاک اداری و خردهفروشی، جان بگیرد.
بر اساس این روایت، هنوز هم چالشهای جدی وجود دارد، اما اقتصاد کانادا نشان داده که قابلیت سازگاری و مقاومت دارد.
روایت دوم: کاناداییها باید آماده یک «توافق بد» یا حتی «هیچ توافقی» باشند
روایت دوم، که لحن آن آشکارا سیاسیتر و بدبینانهتر است، تأکید میکند که آرامش فعلی یک سراب موقت است و اتفاقات مهمتری در راهاند. چرا؟
از بهار امسال، دولت مارک کارنی بارها وعده داده بود که به توافقی برسد که تمام تعرفهها را لغو کند.
اما اکنون میدانیم مذاکرات نه تنها پیش نرفته، بلکه ترامپ آن را رسماً متوقف کرده است. زمانبندیهایی که دولت تعیین کرده بود (21 جولای و سپس اول آگوست) بدون هیچ نتیجهای سپری شد.
سفیر آمریکا صریحا گفته هدف کانادا باید پذیرش تعرفه پایه ۱۰ درصد باشد، نه حذف کامل تعرفهها. بسیاری از صادرات کانادایی تنها به این دلیل از تعرفه معافاند، چون سازگار باCUSMA طبقهبندی میشوند. اما ترامپ در بازنگری آتی توافق سه جانبه قبلی میان کانادا، آمریکا و مکزیک، میتواند تعریفی جدید از سازگاری ارائه کند یا حتی توافق را بیاثر نماید. در این سناریو، ضربه اقتصادی به مراتب شدیدتر از وضعیت فعلی خواهد بود.
مشکل اینجاست که کانادا هنوز به شکل خطرناکی وابسته به بازار آمریکاست و حدود 80 درصد از صادرات کشور به آمریکا میرود. بنابراین هر حرکت سیاسی در واشنگتن، برای اقتصاد کانادا حکم لرزهای گسترده خواهد داشت.
مقایسه دو روایت: هر دو درستاند، اما ناقص
آنچه روایت امیدوارانه نادیده میگیرد این است که فشار واقعی تعرفهها تازه آغاز شده، ساختار وابستگی به آمریکا اصلاح نشده و آینده CUSMA مبهم است.
آنچه روایت بدبینانه نادیده میگیرد این است که بخش خصوصی کانادا ظرفیت سازگاری دارد؛ زنجیرههای تامین در حال بازچینیاند و تقاضای داخلی هنوز موتور اقتصادی است.
جمعبندی: تابآوری امروز، بدون استراتژی فردا بیمعناست
اقتصاد کانادا در سال گذشته سقوط نکرد و این موفقیت کوچکی نیست. اما اگر این تابآوری به اشتباه «پایان بحران» تعبیر شود، هزینه آن در سالهای آینده بسیار سنگین خواهد بود.
پاسخ درست نه خوشبینی کامل است و نه بدبینی مطلق، بلکه آمادگی برای بدترین سناریو همراه با پیگیری جدی اصلاحات ساختاری.
برخلاف آنچه برخی میگویند، زمان جشن گرفتن نرسیده. اما برخلاف بدبینان، زمان تسلیم شدن هم نیست.










