کدام نسل از کاناداییها سرنوشت انتخابات فدرال را رقم میزند؟

یادداشت هفته به قلم: شاکه آیوازیان – نظرسنجیها و تحلیلگران سیاسی در یک مورد بخصوص اتفاق نظر دارند. اینکه انتخابات فدرال کانادا با یک شکاف نسلی جدی و غیرمنتظره روبروست. از زمانی که مارک کارنی رهبری حزب لیبرال را بر عهده گرفت، افراد مسنتر گرایش بیشتری به این حزب پیدا کردهاند. در مقابل، نسلهای جوانتر ، از Gen X گرفته تا Millennials و Gen Z که تحت فشار شدید هزینههای زندگی هستند، به سمت برنامههای محافظهکارانه پیر پولیور متمایل شدهاند.
این پدیده قطعاً یک تغییر دنیای سیاسی است؛ جوانانی که به وضوح از دولتهای محافظهکار حمایت میکنند و افراد مسنتر که به دنبال حفظ وضعیت موجود با دیدگاههای مترقی هستند.
واقعیت این است که بسیاری از baby boomer ها (متولدین 1946 تا 1964) دوست دارند دنیا تغییری نکند. در مقابل، صدای اعتراض و نارضایتی نسلهای جوانتر بلندتر شده است. گرانی روزافزون و عدم امنیت شغلی بسیاری از جوانان، بخصوص قشر تحصیلکرده و متخصص را در جستجوی زندگی مقرون به صرفهتر و فرصتهای شغلی بهتر، به ترک شهر و دیار و نقل مکان به استان یا حتی کشوری دیگر سوق داده است.
نسلهای جوانتر ، که به دلیل هزینههای زندگی و بحرانهای اقتصادی به شدت نگران آینده هستند ، به سمت حزب محافظهکار که تا پیش از این معمولاً به عنوان یک حزب با دیدگاههای سختگیرانه شناخته میشد، گرایش پیدا کردهاند. این در حالی است که نسلهای قدیمیتر، که بسیاری از آنها دوران پس از جنگ جهانی دوم و دوران رشد اقتصادی را تجربه کردهاند، هنوز به سیاستهای لیبرال تمایل دارند و خواهان حفظ سیستمهای اجتماعی و رفاهی هستند که در دوران آنها به وجود آمده است.
در این بین، حزب نیودموکرات کانادا که سابقاً به عنوان یک نیروی پیشرو در حمایت از کارگران و اقشار پایین جامعه شناخته میشد، به طور فزایندهای در میان رأیدهندگان جوان و حتی طبقه متوسط از محبوبیت خود کاسته است. بسیاری از اعضای جوان تر این حزب احساس میکنند که نیودموکراتها دیگر قادر به نمایندگی مردم عادی نبوده و از مسایل واقعی و خواسته های مردم فاصله گرفتهاند. در واقع، آنها نگرانند که سیاستهای حزب به سمت نخبگان و طبقات بالای جامعه سوق یافته باشد و دیگر نتوانند مشکلات واقعی زندگی طبقه متوسط و کارگران را حل کنند.
دلایل گرایش جوانان به محافظهکاران به عواملی همچون مشکلات اقتصادی و احساس ناامیدی از وضعیت موجود برمیگردد. بسیاری از جوانان نسلهای مختلف، بهویژه Millennials و Gen Z، با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو هستند: نرخ بالای اجارهها، بیکاری، بدهیهای دانشجویی، و سختی در یافتن شغلهای ثابت و با دستمزد مناسب باعث شده است که نسل جوان به دنبال تغییرات رادیکالتر در سیاستهای اقتصادی باشد و بیشتر از قبل از سیاستهای محافظهکارانه که وعده بهبود وضعیت اقتصادی را میدهد، استقبال کنند.
برخی از تحلیلگران سیاسی معتقدند حزب محافظه کار توانسته با ارائه سیاستهای ملموستر و تمرکز بر مقرون به صرفهتر کردن هزینههای زندگی، حذف بوروکراسی و اشتغالزایی، جذابیت بیشتری برای نسلهای جوان پیدا کند.
از سوی دیگر، تمایل سالمندان به حزب لیبرال عمدتاً ناشی از حس نوستالژی و تمایل به حفظ وضعیت موجود است. بسیاری از آنها دوران شکوفایی اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم را به یاد دارند و به سیاستهای رفاهی و اجتماعی که در دوران لیبرالیسم توسعه یافته است، وفادارند. این گروه همچنین بهطور معمول به دنبال حفظ برنامههای بهداشتی و اجتماعی هستند که در دهههای گذشته ایجاد شدهاند و احساس میکنند که هرگونه تغییر در این سیستمها ممکن است به ضرر آنها باشد.
بهطور کلی، حزب نیو دموکراتها باید بهطور جدی به ارزیابی مجدد سیاستها و رویکردهای خود بپردازد تا دوباره بتواند به جایگاه خود در میان نسلهای جوان بازگردد. در غیر این صورت، این روند کاهش محبوبیت میتواند به از دست دادن بخشهای بزرگی از پایگاه رأیاش منجر شود.
در نهایت، شکاف نسلی در سیاستهای کانادا به وضوح نشان میدهد که نیاز به تغییرات اساسی در نظامهای اقتصادی و اجتماعی به ویژه برای نسلهای جوان بیشتر از همیشه احساس میشود. این تحولات میتواند تأثیر زیادی بر نحوه شکلگیری انتخابات آینده و حتی سیاستهای عمومی در آینده کانادا داشته باشد.