مقالاتمقالات اجتماعی

چطور با تغییرات ساده زندگی‌ام را زیر و رو کردم؛ از مصرف سیگار و شراب تا بدن ۲۰ ساله در ۶۳ سالگی 

به قلم ساندرا پارسونز  – در ۴۷ سالگی، یک آسیب ناگهانی باعث شد معنای پیری را واقعاً حس کنم: ناتوانی در راه رفتن، بالا رفتن از پله‌ها، یا حرکت در خیابان‌های شلوغ؛ حسی از ضعف و شکنندگی که تکان‌دهنده بود. در آن زمان، مادر دو کودک خردسال و سردبیر یک روزنامه بودم که هفته‌ای شش روز کار می‌کردم و همیشه در حال حرکت بودم. تنها زمان‌هایی که توقف می‌کردم، برای کشیدن یک نخ سیگار بود، روزی ۱۵ نخ، که در ذهنم لحظه‌ای آرامش‌بخش و شخصی محسوب می‌شد.

هر شب چند لیوان شراب می‌خوردم، غذای ناسالم می‌خوردم و هیچ ورزشی نمی‌کردم. حالا که به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم همیشه خسته، پرتنش، با میگرن‌های هفتگی و شانه‌هایی مثل سنگ بودم. اما بدن وقتی به نقطه بحرانی می‌رسد، مجبورمان می‌کند توقف کنیم.

همه چیز از روزی شروع شد که تصمیم گرفتم دویدن را آغاز کنم. ناگهان درد شدیدی در کمرم حس کردم؛ دردی بسیار شدیدتر از زایمان. ام‌آر‌آی نشان داد که از بدو تولد دچار انحنای ستون فقرات (اسکولیوز) بودم و یک دیسک به شدت بیرون زده داشتم. این آسیب، نقطه عطفی شد: اگر آن روز آسیب ندیده بودم، شاید امروز، ۱۵ سال بعد، یک زن پیر ناتوان بودم.

اما برعکس، امروز زنی‌ هستم سرشار از انرژی، بدون سردرد، با تغذیه سالم، کم‌مصرف‌ در نوشیدنی، بی‌نیاز از سیگار، و در اوج سلامت ، آن هم در ۶۳ سالگی با سن زیستی ۲۰ سال!

تغییر زندگی‌ام با قدم‌های کوچک آغاز شد: ابتدا پیلاتس برای تقویت عضلات مرکزی، سپس کاهش وزن با حذف نان و پاستا، و در نهایت برنامه ورزشی روزانه شامل یوگا، دویدن و مطالعه در زمینه سلامت و طول عمر. انگیزه‌ام؟ خودم و بچه‌هایم؛ تا الگویی باشم از قدرت، نشاط و سلامتی.

امروز، نه‌ تنها از نظر جسمی و ذهنی قوی‌ترم، بلکه خوشحال‌تر هم هستم. و باور دارم اگر من توانستم این مسیر را طی کنم، هرکسی می‌تواند. شروعش ساده‌تر از آن چیزی‌ست که فکر می‌کنید و هیچ‌ وقت برای تغییر دیر نیست.

 

 

منبع خبــــــر

 

 


نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا

Adblock را متوقف کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید