تهدید تعرفه و ادعای تبدیل کانادا به ایالت پنجاه و یکم آمریکا توسط ترامپ، چقدر جدی می باشد؟
یادداشت هفته به قلم: شاکه آیوازیان –بحث های اخیر درباره آینده روابط کانادا و آمریکا و اظهارات دونالد ترامپ، گمانه زنی ها درباره تبدیل کانادا به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا را برانگیخته است. این بحثها به دلیل افزایش تنش های اقتصادی، از جمله تهدیدهای مکرر تعرفه ای ایالات متحده بر کالاهای وارداتی از کانادا، شدت یافته اند. چنین تغییر ژئوپلیتیکی مهمی، اگر صرفا بلوف سیاسی برای تحت فشار قرار دادن کانادا نباشد، پرسش هایی درباره حاکمیت، یکپارچگی اقتصادی و هویت فرهنگی برمی انگیزد.
ایده پیوستن کانادا به ایالات متحده جدید نیست. در طول قرن ها، پیشنهادهایی برای یکپارچگی بیشتر مطرح شده اند که اغلب به ائتلاف های اقتصادی یا نظامی منجر شده اند. اما کانادایی ها همواره بر استقلال، هویت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی متمایز خود با همسایه جنوبی، تاکید کرده اند. علیرغم مرزهای مشترک، توافقات تجاری و ائتلاف ها، دو کشور مسیرهای جداگانه خود را در حکمرانی و سیاستها حفظ کرده اند.
یکی از محرک های اصلی گفتگوهای تازه، فشار اقتصادی ناشی از تهدیدهای تعرفه ای برای بخش های کلیدی اقتصاد کانادا، از آلومینیوم گرفته تا فولاد، اتومبیل سازی و کشاورزی است. این اقدامات پرسش هایی درباره پایداری طولانی مدت استقلال اقتصادی کانادا مطرح می کند.
مقامات دولت فدرال و استانی هر یک جداگانه اظهارنظرهایی را درباره تبعات این تعرفه ها انجام داده اند. داگ فورد، رئیس دولت انتاریو جزو اولین سیاستمدارانی بود که به تهدیدات واکنش نشان داد.
علیرغم موضع گیری های قوی سیاستمداران فدرال و استانی در برابر ترامپ و تلاش های آنها برای گفتگو با همتایان آمریکایی جهت خنثی کردن پیامدهایی که می تواند گریبان اقتصاد هر دو کشور را بگیرد، به نظر میرسد ترامپ ذره ای از تصمیم خود برای استفاده از فشار اقتصادی علیه کانادا منصرف نشده است. تنش ها و بی ثباتی سیاسی در داخل کانادا نیز، ابزار لازم را به ترامپ برای تکرار تهدیدات و پافشاری بر آنها داده است.
در حالی که روسای دولت های استانی و جاستین ترودو برای تدوین یک استراتژی هماهنگ و ملی برای مقابله با تهدیدها با یکدیگر گفتگو می کنند، نباید درباره واقعی بودن تبعات اقتصادی تعرفه ها و بدون تعارف ویرانگر بودن پیامدها برای اقتصاد انتاریو، بریتیش کلمبیا، آلبرتا و کل کانادا، ساده انگاری کرد.
در یک چرخش آشکار، داگ فورد که از فروشی نبودن کانادا و حتی خرید آلاسکا توسط کانادا صحبت کرد، تغییر موضع داد و چاره ای جز ابراز نگرانی جدی درباره نابودی 500 هزار شغل در انتاریو در نتیجه تعرفه های تجاری، نداشت.
در اینجا، بیایید به برخی منافع و معایب الحاق کانادا به آمریکا، اشاره کنیم:
منافع:
- ثبات اقتصادی: به عنوان یک ایالت ایالات متحده، کانادا به تمامی مزایای اقتصادی آمریکا، از جمله حمایت فدرال از صنایع و پروژه های زیرساختی دسترسی پیدا می کند.
- حذف موانع تجاری: ایالتی شدن خطر تعرفه ها را از بین برده و تجارت را بدون مانع تسهیل می کند که به نفع کسب و کارها در هر دو سوی مرز است.
معایب:
- از دست دادن حاکمیت: کانادا کنترل سیاست های خود، از جمله بهداشت، مهاجرت و مقررات زیست محیطی را به مقامات فدرال ایالات متحده واگذار می کند.
- فرسایش فرهنگی: هویت کانادایی که با ارزش ها و سنت های متمایز شکل گرفته است، ممکن است تحت تأثیر نفوذ آمریکا قرار گیرد.
- نابرابریهای اقتصادی: اختلافات منطقه ای ممکن است عمیق تر شود، زیرا اولویت های اقتصادی کانادا ممکن است با واشنگتن همخوانی نداشته باشد.
در حالی که برخی کانادایی ها ممکن است از روابط اقتصادی نزدیک تر حمایت کنند، ایده ایالتی شدن همچنان به شدت نامحبوب است. کانادایی ها به سیستم بهداشت همگانی، دموکراسی پارلمانی و سیاست های فرهنگی خود اهمیت می دهند که همگی تحت حاکمیت ایالات متحده ممکن است به خطر بیفتد. در آنسو، بسیاری از آمریکایی ها ممکن است با اضافه شدن یک ایالت جدید مخالف باشند و نگرانی هایی درباره نمایندگی سیاسی و بار مالی داشته باشند.
نتیجه گیری
ایده تبدیل کانادا به پنجاه و یکمین ایالت آمریکا، ایده ای تحریک آمیز است که در تنش های اقتصادی و سیاسی ریشه دارد. در حالی که این ایده راه حل های احتمالی برای مسائلی مانند تهدیدهای تعرفه ای ارائه می دهد، هزینه آن برای استقلال و هویت کانادا ممکن است بسیار بالا باشد.