مقالاتمقالات پزشکی

اسکار فیشر، نابغه‌ای که آلزایمر نامش را دزدید

تا به حال چیزی درباره‌ «بیماری فیشر» شنیده‌اید؟ نه؟ جای تعجب ندارد، چون چنین بیماری‌ای وجود ندارد. اما می‌توانست وجود داشته باشد. در واقع، بیماری‌ای که امروز با نام آلزایمر می‌شناسیم، ممکن بود به نام فیشر یا حتی آلزایمر- فیشر نام‌گذاری شود.

در سال ۱۹۰۷، دکتر اسکار فیشر تحقیقاتی دقیق درباره‌ این بیماری منتشر کرد. او در مغز سالمندانی که پیش از مرگ دچار مشکلات شناختی شده بودند، ساختارهای پلاک‌مانند و رشته‌های فیبری مشاهده کرد. این همان تغییراتی بود که آلزایمر هم تقریباً همزمان گزارش داد.

با این حال، تفاوت در کیفیت و گستردگی کار آن‌ها چشمگیر بود. آلزایمر تنها در یک مقاله‌ کوتاه دو صفحه‌ای یافته‌هایش را بیان کرد، در حالی که فیشر در پژوهشی مفصل و صد صفحه‌ای چندین مورد را با دقت بررسی کرده بود. پس چرا امروز نام فیشر کمتر شنیده می‌شود؟

نبوغی که در سکوت شکوفا شد

اسکار فیشر در سال ۱۸۷۶ در نزدیکی پراگ به دنیا آمد و پس از تحصیل در استراسبورگ و پراگ، به دانشگاه آلمانی پراگ پیوست. او تحت نظر پروفسور آرنولد پیک، کسی که زوال عقل فرونتوتمپورال را برای نخستین بار توصیف کرد، تحقیقاتش را آغاز کرد.

در آن دوران، پزشکان دیگری در پاریس، وین و توکیو هم به وجود پلاک‌های مغزی مشکوک شده بودند، اما فیشر مانند آلزایمر یک گام فراتر رفت. او نه تنها پلاک‌ها، بلکه رشته‌های پروتئینی پیچ‌خورده، یا همان گره‌های تائو، را کشف کرد که امروزه نقش کلیدی در تعریف آلزایمر دارند.

چرا نام فیشر به فراموشی سپرده شد؟

دو عامل اصلی در به حاشیه رفتن فیشر نقش داشتند. نخست، این‌که فیشر تغییرات مغزی را به یک بیماری خاص به نام «پیرسالاری» (presbyophrenia) نسبت داد؛ حالتی از شادی غیرعادی و گیجی در سالمندان. بعدها معلوم شد که این تشخیص اشتباه بوده و پیرسالاری تنها یک نوع بروز دمانس است، نه بیماری‌ای مستقل.

دلیل دوم، نفوذ و سیاست بود. آلزایمر زیر نظر امیل کراپلین، یکی از تاثیرگذارترین روان‌پزشکان زمان خود کار می‌کرد. کراپلین یافته‌های آلزایمر را در کتاب مشهورش ثبت و بیماری را به نام او معرفی کرد. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که او از کار فیشر خبر داشته یا اگر خبر داشته، آن را نادیده گرفته باشد.

پایانی تلخ برای یک دانشمند بزرگ

با وجود دستاوردهای علمی، فیشر هرگز به مقام دانشگاهی رسمی نرسید. پس از جنگ جهانی اول، مطب شخصی خود را در پراگ افتتاح کرد و به تدریس ادامه داد.

اما در سال ۱۹۴۱، در دوران اشغال نازی‌ها، گشتاپو او را بازداشت کرد. فیشر به اردوگاه ترزینشتات منتقل شد و یک سال بعد در آنجا درگذشت. دلیل بازداشتش به طور قطعی معلوم نیست، اما ممکن است تبار یهودی یا فعالیت‌های سیاسی پیشینش علت آن بوده باشد.

وقت آن است که فیشر را دوباره به خاطر بسپاریم

داستان اسکار فیشر یادآور این حقیقت است که پیشرفت‌های علمی معمولاً نتیجه‌ تلاش‌های جمعی‌اند، نه کار یک نابغه‌ تنها. همان‌طور که آلفرد راسل والاس در سایه‌ داروین فراموش شد، فیشر نیز در سایه‌ آلزایمر گم شد.

شاید وقت آن رسیده که نام اسکار فیشر را دوباره زنده کنیم و سهم او را در تاریخ علم به رسمیت بشناسیم.

 

منبع خبــــــر

 

 


نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا

Adblock را متوقف کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید