استراحتگاه سرطان لنسرهوف در سیلت آلمان
آیا شما برای بهبود سلامتیتان آمادهاید تلاش بیشتری کنید؟ آیا به فکر ترک الکل هستید؟ آیا تصمیم دارید فعالیت بدنی بیشتری داشته باشید یا از مکملهای ویتامینی استفاده کنید؟ شاید هم تمایل دارید هر روز زیر دوش آب سرد بروید؟
برای من، این تلاش به شکل خاصی تجلی یافته است. من آمادهام که ۵۳۹۹ مایل سفر کنم تا به یک مرکز سلامتی به نام «لانسرهوف» بروم. در این مرکز، رژیم غذایی خاصی را دنبال کردم، قهوه را کنار گذاشتم و تجربهای متفاوت را رقم زدم. در کنار یک اتاق سرد، در حالی که تکنسینی آهنگ «Espresso» را پخش میکرد، به رقص مشغول شدم.
تجربههای اینچنینی میتواند انگیزهای برای آغاز یک سفر جدید به سوی سلامتی باشد. آیا شما هم آمادهاید این قدمها را بردارید؟
اگر نام “لانسرهوف” به گوشتان خورده است، ممکن است تصوری مشابه با شخصیتهای سریال «لایتوس سفید» از افرادی داشته باشید که دور یک بشقاب طلایی نشسته و در حال خوردن “نان جویدنی” هستند. اما واقعیت این مرکز درمانی در اروپا بسیار فراتر از این تصورات سطحی است.
داستان لانسرهوف شامل افراد مشهور، رژیمهای غذایی خاص و مراقبتهای پزشکی در میان چشماندازهای زیبا و دلانگیز میباشد. این مرکز از سال ۱۹۸۴ به عنوان پیشرو در زمینه افزایش طول عمر و بهبود کیفیت زندگی شناخته شده است.
لانسرهوف با ترکیب طب طبیعی و مراقبتهای پزشکی، هدفی بزرگ را دنبال میکند که ارتقای سلامتی و پیشگیری از بیماریهاست. این رویکرد جامع و همهجانبه، دلیل اصلی بازدید من از این مرکز بود.
من همیشه تصور میکردم که سلامتی و پیشگیری از بیماریها تنها به معنای افزودن یک شوت تقویتی به اسموتیام و گاهی دریافت یک ماساژ ساده است. اما با ورود به دهه سیام زندگیام، به تدریج متوجه شدم که این تصور کاملاً نادرست است.
با گذر زمان، نشانههای پیری را در بدنم احساس کردم و این احساسات به ویژه پس از از دست دادن پدرم به دلیل زوال عقل ، تأثیر عمیقی بر من گذاشت. این رویدادها به من یادآوری کردند که باید به سلامتیام توجه بیشتری داشته باشم و اهمیت پیشگیری را جدیتر بگیرم.
پس از سالها شنیدن درباره مزایای اقامت در مرکز سلامت لانسرهوف، تصمیم گرفتم به جدیدترین شعبه آن در جزیره سیلت آلمان سفر کنم. هدف من از این سفر، تجدید قوا پس از درمان سرطان و یادگیری روشهایی بود که میتوانند به پیشگیری از بیماریهای آینده به من کمک کنند.
برای رسیدن به سیلت از کالیفرنیا، ناچار شدم دو پرواز، یک سفر با قطار و در نهایت یک سفر کوتاه با تاکسی را تجربه کنم. اما وقتی به مقصد رسیدم، متوجه شدم که این سفر کاملاً ارزشش را داشت.
ساختمانهای مدرن و آیندهنگر لانسرهوف در میان تپههای زیبا واقع شدهاند و بیشتر به یک استراحتگاه لوکس شباهت دارند تا یک مرکز درمانی و این مکان به گونهای طراحی شده است که انگار کندال روی، پس از یک مصاحبه ناموفق با MSNBC، در آنجا پنهان شده است؛ همهجا آرام، تمیز و به رنگ بژ است.
محیط کلی اینجا زیبا و دلپذیر است. اتاقها پر از صندلیهای راحت و نرم هستند و پنجرهها نمایی وسیع و از دریا ارائه میدهند. یکی از ویژگیهای جالب این مکان، حولههای حمام بسیار بزرگ است. من با قد حدود پنج فوت و ده اینچ، معمولاً با حولههای سنتی احساس راحتی نمیکنم، اما حولههای لانسرهوف به قدری بزرگ هستند که به زمین میرسند و حتی میتوانند به عنوان یک روبند عمل کنند.
سفر من به لنسرهوف با نوشیدن یک لیوان آب نمک اپسوم و پیادهروی سریع در کنار دریا آغاز میشود که این فعالیتها به من انرژی میدهند. پس از این فعالیتهای مفید، به مطب دکتر استافانی هلنبردکت، پزشک داخلی که در تنظیم برنامهی هفتگیام به من کمک کرده، مراجعه میکنم.
در ملاقات با دکتر هلنبردکت، او چند آزمایش برای من تجویز میکند که شامل آزمایش خون، آزمایش ادرار، آزمایش تنفس و یک مانیتور قلب ۲۴ ساعته است. سپس ما دربارهی موضوعات مختلفی صحبت میکنیم و من به شعار لنسرهوف، یعنی “زندگی بهتر برای مدت طولانیتر”، اشاره کرده و بیان میکنم که هدف من نیز همین است. در این گفتگو، ما دربارهی بیماری سرطان نیز صحبت میکنیم، اما بیشتر زمان گفتگو به مسائل شخصی من اختصاص دارد .او با دقت به تمامی حرفهایم گوش میدهد.
سپس دکتر هلنبردکت من را با مفهوم «درمان» آشنا میکند که جزء اصلی این مرکز است. این درمان شامل گسترش سنگی، تغذیه مناسب و پاکسازی روده میشود. در کل، ۱۱ سطح تغذیه وجود دارد؛ از سطح ۰ که یک رژیم غذایی بدون کالری است و تنها شامل آب، چای و مایعات با برچسب “آش” است، تا منوی فعال کامل که شامل وعدههای غذایی سالم و متنوع با حداقل ۱۷۰۰ کالری در روز میباشد.
گرسنگی بهطور فزایندهای در مطالعات مربوط به طول عمر مورد توجه قرار گرفته است، اما باید در نظر داشت که این روش ممکن است برای همه افراد مناسب نباشد و با خطرات خاص خود همراه باشد. با این حال، شواهد علمی موجود نشاندهنده فواید بالقوه این روش است.
تحقیقات نشان میدهند که گرسنگی میتواند فرآیند اتوفاژی را تحریک کند. اتوفاژی یک فرآیند طبیعی است که در آن سلولهای آسیبدیده تجزیه و از بدن پاک میشوند. علاوه بر این، گرسنگی میتواند به کاهش التهاب، بهبود سطح کلسترول و تنظیم توزیع طبیعی سلولهای کشنده (Natural Killer cells) کمک کند. این سلولها نوعی لنفوسیت هستند که به طور طبیعی در از بین بردن سلولهای سرطانی نقش دارند.
گرسنگی من به نوعی در حال گذر از یک حالت مبهم و نامشخص است؛ به قدری ضعیف شدهام که توانایی انجام هیچ کار دیگری را ندارم و تنها در اتاق زیبا و با حوله بزرگم استراحت میکنم. در یکی از روزها، در حین عبور از راهرو، با دکتر هلنبردکت برخورد میکنم. او بلافاصله تصمیم میگیرد که سطح تغذیهای وعده غذایی بعدیام را افزایش دهد. این تغییر نه تنها تأثیر مثبتی بر وضعیت من دارد، بلکه به من یادآوری میکند که چرا نظارت حرفهای بر گرسنگی برای بیماران سرطانی از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل است که بیماران به طور مکرر به مرکز لانسرهوف بازمیگردند.
یکی از دلایل اصلی جذب مردم به این مرکز، تنوع خدماتی است که در آن ارائه میشود. در بروشور ۳۴ صفحهای مربوط به خدمات درمانی، امکاناتی نظیر غربالگری سرطان، خدمات دندانپزشکی، تستهای تنفسی، مطالعات خواب و تحلیل داروهای ژنتیکی وجود دارد که به تنظیم داروها بر اساس ویژگیهای ژنتیکی فرد کمک میکند. حتی با وجود بهترین پزشکان کشور، در صورت بروز عوارض جانبی غیرقابل کنترل، ممکن است ماهها طول بکشد تا بتوانید با یک متخصص ملاقات کنید؛ اما در اینجا، برای تقریباً هر نیازی که داشته باشم، یک متخصص در دسترس است.
به عنوان مثال، زمانی که درباره درد شانهام که ناشی از عمل جراحی است صحبت میکنم، روز بعد با یک استخوانشناس ملاقات میکنم. همچنین وقتی به تغییرات پوستی اشاره میکنم که به نظر میرسد ناشی از شیمیدرمانی باشد، قرار ملاقاتی برای درمان صورت در اسپای محل دریافت میکنم. علاوه بر این، متوجه میشوم که درمانهای زیبایی مانند بوتاکس و لیزر نیز ارائه میشود؛ اما من تصمیم میگیرم فقط یک جفت محصول مراقبت از پوست از فروشگاه اسپای محل خریداری کنم و روز را به پایان برسانم.
دکتر هلنبردکت برای هرگونه احساس باقیمانده پس از سرطان، یک جلسه روانشناسی تجویز میکند. بنابراین به کلودیا زیدلر، روانشناس متخصص در زمینه روانشناسی پس از سرطان مراجعه میکنم. او نیز مانند درمانهای پیشگیرانهای که برای بدنم استفاده میکنم، توصیه میکند که به آینده ذهنی خود نیز توجه داشته باشم. او ترسهایم را نادیده نمیگیرد و به جای آن، ابزارهای ملموسی را برای تمرکز بر ذهنم در اختیارم قرار میدهد. او از کتابهای کریستین نف، نویسنده خودرحمتی، برایم میخواند و لینکهایی به مدیتیشنهای راهنما ارسال میکند. همچنین با هم یک سخنرانی هاروارد از سال ۲۰۱۹ تحت عنوان “عدم قطعیت و قدرت امکانات” از الن لنگر را تماشا میکنیم. دکتر زیدلر با لبخندی جمعبندی میکند: “هیچکس نمیداند چه اتفاقی خواهد افتاد. پس به امکانات فکر کن!” من با یک یادداشت پر از توصیهها و احساسی ناگهانی از امید، محل را ترک میکنم.
پس از گذشت سه روز، به وعدههای غذایی جامد منتقل شدم، اما باید طبق قوانین مرکز لنسرهوف، خود را کنترل میکردم. تغییرات زیادی در رژیم غذاییام پس از تشخیص سرطان ایجاد کردهام، اما در اینجا یاد میگیرم که روشهای مختلفی برای غذا خوردن وجود دارد. به عنوان مثال، سبزیجات پخته به دلیل هضم بهتر نسبت به سبزیجات خام توصیه میشوند. همچنین باید از مصرف آب و مایعات نیم ساعت قبل، حین و بعد از غذا پرهیز کرد. هر لقمه نیز باید بین ۳۰ تا ۴۰ بار جویده شود تا غذا نرمتر و غنی از آنزیمها شود و هضم آن آسانتر گردد. هرچند که هرگز نتوانستهام به ۳۰ بار جویدن برسم، اما تلاش برای این کار به من کمک کرده تا با دقت بیشتری غذا بخورم و حتی سادهترین غذاها را نیز با لذت بچشم.
در روز آخر اقامتم، تأثیرات مثبت درمانهای لنسرهوف را به وضوح احساس کردم. پوستم درخشانتر شده بود، ذهنم شفافتر شده و دیگر هوس قند نمیکردم. هرچند که از ترک این مکان زیبا ناراحت بودم، اما خوشحال بودم که به زندگی واقعیام برمیگردم و تمامی آموختههایم را ادامه میدهم. با یک کیف پر از نان اسپلت و ماست از آشپزخانه، دو جعبه پروبیوتیک فوقالعاده قوی و یک فایل حاوی نتایج آزمایش، مشاورههای تغذیهای و پیشنهادات دقیق برای مراقبت در خانه، مرکز را ترک کردم.
هنگامی که پوشه را باز کردم، انتظار یک لیست طولانی از درمانهای پرهزینه و پیشرفته را داشتم، اما خوشحالم که این پوشه پر از توصیههای عملی است که به راحتی میتوانم در خانه اجرا کنم. از جمله این توصیهها میتوان به حرکت بدن (ترجیحاً در فضای باز)، مدیتیشن روزانه، مصرف غذاهای مفید برای روده و انجام یک روز روزه ۱۴ ساعته در هر هفته اشاره کرد. این تغییرات کوچک هستند که با اشتیاق به انجام آنها میپردازم، هرچند هرگز نمیخواهم قهوه را ترک کنم. به محض اینکه از لنسرهوف خارج شدم، یک کاپوچینو خریدم و هر جرعهاش را با لذت نوشیدم.
سفر به آلمان و اقامت در لنسرهوف، با وجود هزینههای بالایی که داشت، آیا واقعاً ارزشش را داشت؟ هزینه برنامه “لنسرهوف کیور کلاسیک” در سیلت برای یک هفته، معادل ۲,۸۹۰ یورو است و قیمت اتاقها نیز از ۵۷۹ یورو در شب آغاز میشود که با نرخ کنونی دلار، این مبلغ به حدود ۷,۳۲۳ دلار میرسد. شاید این مبلغ به نظر زیاد بیاید، اما من از این هزینه شوکه نشدم.
به عنوان یک بیمار سرطانی در آمریکا، در گذشته برای تهیه یک ماه دارو که بیمهام آن را پوشش نمیداد، هزینهای بیشتر از این را متحمل شدهام. بنابراین، اگر تجربیات و آموختههایی که در لنسرهوف کسب کردم بتواند به من کمک کند تا “بهتر و بیشتر زندگی کنم”، این هزینه برای من کاملاً توجیهپذیر است.
حتی اگر این تجربه نتواند به من کمک کند، یک هفته فراموشنشدنی را در دل طبیعت گذراندم و از مراقبتهای شخصی و دائمی بهرهمند شدم. اطلاعات مفیدی درباره سلامت خود یاد گرفتم و توانستم کمی از اضطرابهای بیمارستان دور شوم. همچنین یاد گرفتم که با خودم مهربانتر باشم.
زمانی که در قطار نشسته و قهوهام را مینوشیدم، احساس کردم کمی به شخصی که قبل از تشخیص بیماریام بودم نزدیکتر شدم و آمادهام که بپذیرم شاید هرگز به طور کامل به آن حالت بازنگردم. من تجربیات ارزشمندی را پشت سر گذاشتم که مرا تغییر داد، اما همچنان اختیار خود را دارم و میتوانم به زندگی ادامه دهم.