حق مردم برای دانستن؛ چرا کانادا نباید «گوشت کلون شده» را از دید مصرفکننده پنهان کند

یادداشت هفته به قلم: شاکه آیوازیان – در حالی که دولت کانادا در حال بازنویسی بیسروصدای مقررات غذایی است، بحث مهمی در آستانه ورود به زندگی روزمره شهروندان قرار دارد؛ بحثی درباره گوشت حاصل از حیوانات شبیهسازیشده. تغییری که وزارت بهداشت کانادا در تعریف «غذاهای نوین» ایجاد کرده، مسیر را برای ورود گوشت حاصل از حیوانات شبیهسازیشده یا cloned meat به فروشگاهها باز میکند؛ بیآنکه برچسبگذاری شود، بیآنکه بررسی ایمنی الزامی داشته باشد، و بیآنکه مردم بدانند چه میخورند.
این تصمیم برای بسیاری از کارشناسان قابل پذیرش نیست، نه به دلیل ترس از فناوری، بلکه به دلیل پنهانکاری. همانطور که پروفسور سیلون شارلبوا از دانشگاه دالهوزی اشاره میکند، مساله سکوت و پنهانکاری است. او میگوید: اگر دو قطعه گوشت به شما بدهم، یکی معمولی و دیگری حاصل از شبیه سازی، امکان تشخیص ندارید. اما اگر برچسب داشته باشد و گوشت کلون شده نصف قیمت باشد، انتخاب با شماست. پس چرا حق انتخاب را از مردم میگیرند؟
گوشت شبیهسازیشده چگونه تولید میشود؟
فرایند تولید گوشت شبیهسازی شده، برخلاف تصورات رایج، بهمعنای کشت سلولی یا گوشت آزمایشگاهی نیست. دانشمندان ابتدا یک نسخه ژنتیکی کاملاً مشابه از یک حیوان ایجاد میکنند. مثلا نسخ مشابه گاو یا خوک.
این حیوان شبیه سازی شده معمولا وارد زنجیره غذایی نمی شود، زیرا بسیار گران و اغلب دارای مشکلات جسمی است. بلکه نسل بعدی این حیوانات که از طریق تولید مثل عادی به دنیا می آیند، بدون آنکه قابل تشخیص باشند، وارد بازار گوشت می شوند.
مشکل اینجاست که در غیاب هرگونه برچسب گذاری، مصرفکننده هیچ راهی برای دانستن منبع گوشت ندارد. بهعبارت دیگر، موضوع مورد بحث نه درباره موجوداتی عجیبالخلقه، بلکه درباره نبود شفافیت در زنجیره غذایی است.
آمریکا از سال 2008 فروش گوشت و لبنیات حاصل از کلونها و نسل بعدی آنها را بدون برچسب گذاری مجاز دانسته است. نتیجه؟ زمانی که خبر در شبکههای اجتماعی منتشر شد، موجی از خشم و ناباوری نزد آمریکاییها شکل گرفت و بسیاری گفتند که دولت «حق انتخاب» را از آنها گرفته است.
در مقابل، اتحادیه اروپا کاملاً مسیر دیگری رفته است. فروش حیوانات شبیهسازی شده و محصولات غذایی از نسل آنها نیز ممنوع است.
کانادا اکنون همان اشتباهی را تکرار میکند که آمریکاییها سالهاست بابت آن اعتراض میکنند: پنهان کردن اطلاعات از مردم.
پرسش اصلی: چرا پنهانکاری؟
Health Canada میگوید این محصولات «از نظر علمی» تفاوتی با گوشت عادی ندارند و بنابراین نیازی به برچسبگذاری نیست. اما حتی اگر این ادعا درست باشد، پرسش اصلی این است که چه کسی حق دارد تصمیم بگیرد مردم چه چیزی بدانند یا ندانند؟
چرا شرکتهای تولید مواد غذایی ارگانیک مانند duBreton باید بهجای دولت، زنگ خطر شفافیت را به صدا درآورند؟
و چرا مصرفکننده کانادایی باید زمانی متوجه این تغییر شود که بحث در رسانهها لو برود؟
در حالی که صنعت غذا با چالشهایی چون قیمت بالا، بیماریهای مشترک انسان و حیوان، و نگرانی از مقاومت آنتیبیوتیکی روبهروست، آخرین چیزی که نیاز داریم فرسایش اعتماد عمومی است.
وقتی مردم احساس کنند دولت چیزی را از آنها پنهان کرده، حتی اگر آن چیز «از نظر علمی امن» باشد، نتیجهاش فقط یک چیز است: بیاعتمادی گسترده.
کانادا نمیتواند در سخن از «حقوق مصرفکننده» دفاع کند و در عمل محصولات شبیهسازی شده را بدون برچسب وارد فروشگاهها کند. اگر علم میگوید این گوشت بیخطر است، پس چه دلیلی برای مخفی کردن آن وجود دارد؟
یک برچسب ساده، میتواند اعتماد ایجاد کند، بازار منصفانهتری بسازد و حق انتخاب را به مردم بازگرداند.
کاناداییها حق دارند بدانند چه چیزی در بشقابشان میگذارند. قبول دارید؟










