کلاسهای فراگیر با مدل نوین آموزشی: وقتی دانشآموزان کانادایی مسئول یادگیری خود میشوند

بیش از سی سال از زمانی میگذرد که «آموزش فراگیر» برای نخستین بار در بیانیهای از سوی سازمان ملل در سال 1994 مطرح شد، اما هنوز کودکان دارای معلولیت در بسیاری از مدارس با اشکال گوناگون طرد و تبعیض روبهرو هستند. کمبود نیروی پشتیبان، روشهای آموزشی ناکارآمد و ساختار کلاسهای سنتی موجب میشود این دانشآموزان کمتر با همسالان خود در تعامل باشند.
در پژوهشی تازه، گروهی از متخصصان آموزش فراگیر به بررسی مدلهای «پداگوژی جایگزین» پرداختهاند؛ روشهایی الهامگرفته از آموزگاران نوگرایی مانند ماریا مونتهسوری، سلستَن فرِنه و هلن پارکهورست که هدفشان تمرکززدایی از معلم و تقویت استقلال و عاملیت دانشآموز است.
یکی از روشهای برجسته در این زمینه، «برنامه هفتگی یادگیری» یا Week Plan Work است؛ مدلی که در کشورهای اروپایی مانند آلمان و هلند رواج دارد. در این روش، هر دانشآموز در آغاز هفته پوشهای حاوی فهرست تکالیف و اهداف آموزشی دریافت میکند و تا پایان هفته موظف است با سرعت و ترتیب دلخواه خود آنها را کامل کند. معلم در این فرآیند نقش مربی و راهنما دارد، نه سخنران اصلی کلاس.
اجرای این مدل در کلاسهای دبیرستانی در نوا اسکوشیای کانادا نشان داد که بسیاری از دانشآموزان از داشتن کنترل بیشتر بر یادگیری خود احساس رضایت میکنند و در عین حال نتایج درسی قابلقبولی نیز به دست میآورند. حتی دانشآموزان دارای معلولیت و دستیاران آموزشی آنها از ساختار روشن و قابل پیشبینی این روش سود بردند.
هرچند برخی دانشآموزان ترجیح میدادند همچنان دستورالعمل مستقیم از معلم دریافت کنند، نتایج کلی نشان داد که «آموزش خودهدایتشده» میتواند گامی موؤثر برای تحقق آموزش فراگیر و احترام به تفاوتهای فردی در مدارس باشد.
وقتی دانشآموزان مسئول یادگیری خود میشوند، کلاس درس از محیطی خشک و یکطرفه به فضایی پویا، برابر و انسانی تبدیل میشود.










