مقالاتمقالات اجتماعی

بهره‌وری یا پسرفت؟ چرا آموزش عالی کانادا نیازمند بازاندیشی بنیادین است

کانادا با بحران بهره‌وری دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ بحرانی که به‌طور مستقیم بر دستمزدها، رقابت‌پذیری و رفاه بلندمدت کشور اثر می‌گذارد. بهره‌وری کانادا 28 درصد از ایالات متحده عقب‌تر است و در میان کشورهای OECD در رتبه هجدهم قرار دارد. این ضعف ساختاری تنها مسئله‌ای اقتصادی نیست، بلکه به کیفیت زندگی همه کانادایی‌ها گره خورده است.

بهره‌وری تحت تأثیر سه عامل اصلی شکل می‌گیرد: سرمایه‌گذاری، محیط کسب‌وکار و مهم‌تر از همه، سرمایه انسانی. نیروی کار و مهارت‌های آن بیشترین وزن را در این معادله دارند؛ زیرا هم مسیر سرمایه‌گذاری را تعیین می‌کنند و هم فضای اقتصادی را شکل می‌دهند. در کانادا، آموزش عالی مهم‌ترین ابزار توسعه سرمایه انسانی محسوب می‌شود. 63 درصد جمعیت تحصیلات عالی دارند؛ 22 درصد بالاتر از میانگین OECD ، اما  واقعیت این است که کانادا در صدر آمار «بیکاری یا کم‌اشتغالی فارغ‌التحصیلان» قرار دارد و عرضه مدرک دانشگاهی پنج برابر بیش از تقاضای بازار کار است.

مشکل اصلی، ناهماهنگی میان مهارت‌های موجود و نیازهای واقعی اقتصاد است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که کمبود اصلی در «شایستگی‌های پایه» است، نه صرفاً تخصص شغلی. مهم‌ترین آن‌ها «سازگاری» است؛ یعنی توانایی یادگیری، فراموش کردن و دوباره یاد گرفتن. این مهارت ریشه در سواد دارد. بهبود یک درصدی در سطح سواد می‌تواند بهره‌وری را تا پنج درصد افزایش دهد.

چالش دیگر بُعد جمعیتی است. سیستم آموزشی کانادا همچنان بر الگوی انقلاب صنعتی بنا شده؛ زمانی که عمر متوسط 40 سال بود. امروز امید به زندگی به 83 سال رسیده و مشاغل 40 تا 60 ساله به واقعیت تبدیل شده‌اند. با این حال، سالانه 60 میلیارد دلار صرف آموزش عالی می‌شود که تقریباً فقط جوانان زیر 29 سال را پوشش می‌دهد. این مدل دیگر پاسخگوی نیاز آینده نیست.

راه‌حل صرفاً افزایش بودجه نیست، بلکه نیاز به تغییر پارادایم دارد: گذار از نظام بسته و سلسله‌مراتبی دانشگاه‌ها به «یادگیری باز» و مادام‌العمر. در این رویکرد، مسیرهای یادگیری متنوع‌اند: محیط کار، سازمان‌های مدنی، کتابخانه‌ها، رسانه‌ها و حتی یادگیری خودانگیخته. تجربه جهانی نشان داده است که جداسازی آموزش از ارزیابی و اعتباربخشی، می‌تواند تحول‌آفرین باشد. همان‌طور که در گرفتن گواهینامه رانندگی، یادگیری آزاد است اما ارزیابی مستقل و استاندارد تعیین‌کننده است.

بنابراین، آینده بهره‌وری کانادا وابسته به بازطراحی بنیادین نظام آموزش و سرمایه انسانی است؛ تغییری که بدون همکاری سیاستگذاران، کارفرمایان، دانشگاه‌ها و خود شهروندان ممکن نخواهد بود. تنها با چنین پارادایمی است که می‌توان عقب‌ماندگی بهره‌وری را جبران کرد و آینده‌ای پایدار برای اقتصاد کشور ساخت. 

منبع خبــــــر

 

 


نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا

Adblock را متوقف کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید