نقش پنهان ژنتیک؛ آیا انتخابهای روزمره ما از پیش در DNA نوشته شدهاند؟

واقعیتی که همگان به آن اذعان دارند این است که ساختار ژنتیکی ما بر جنبههای مختلف زندگیمان تأثیرگذار است. تأثیر DNA بر احتمال ابتلا به برخی بیماریها نمونهای بارز از این ارتباط است. اما در سالهای اخیر، دانشمندان گامی فراتر نهادهاند: آیا ممکن است حتی انتخابهای روزمره ما، از علاقه به قهوه تا نحوه گذراندن اوقات فراغت، ریشه در ژنهای ما داشته باشند و نه در تصمیمگیری آگاهانه ما؟
بر اساس تحقیقات نوین، بسیاری از ویژگیهای شخصیتی ما، از جمله برونگرایی یا درونگرایی، گرایش به ماجراجویی، و حتی میزان لذتبردن از ورزش، همگی میتوانند پایه ژنتیکی داشته باشند. برای مثال، تفاوت در گیرندههای طعمی زبان انسانها باعث میشود برخی قهوه را ترجیح دهند و برخی دیگر چای را خوشایندتر بیابند. کسانی که از طعم تلخ کافئین کمتر ناراحت میشوند، به قهوه علاقهمندتر هستند، در حالی که دوستداران چای معمولاً نسبت به ترکیبات تلخ دیگری بیتفاوتترند.
اما این ارتباطها به ترجیحات طعمی محدود نمیشود. ژنها حتی میتوانند روی نوع فعالیتهایی که در اوقات فراغت به آن علاقهمند هستیم تأثیر بگذارند. تحقیقی که پانزده سال پیش در بریتانیا با مشارکت دو هزار بزرگسال انجام شد، نشان داد که بین علایق شرکتکنندگان و سرگرمیهای اجداد آنها شباهتهای قابل توجهی وجود دارد، از باغبانی و جمعآوری تمبر گرفته تا پخت کیک.
با این حال، داشتن گرایش ژنتیکی به یک سرگرمی خاص لزوماً به معنای داشتن استعداد در آن زمینه نیست. دانشمندان بر این باورند که مهارت در فعالیتهای مختلف بیشتر از همه به محیط، فرصتهای آموزشی، و تمرین بستگی دارد. البته، جالب اینجاست که حتی “تمایل به تمرین کردن” هم میتواند تحت تأثیر ژنتیک باشد.
دکتر دانیل دیک، استاد روانپزشکی، در تحقیقاتش نشان داده که بیشتر ویژگیهای شخصیتی ما، از جمله کنترل هیجان، ریسکپذیری و خویشتنداری، به نوعی با ساختار ژنتیکی ما پیوند دارند. ویژگیهایی مانند تکانشی بودن میتوانند از یکسو باعث جسارت در تصمیمگیری شوند و از سوی دیگر، فرد را در معرض ترک تحصیل، بیکار شدن یا اعتیاد قرار دهند.
اما باید توجه داشت که ژنها تنها بخشی از ماجرا هستند. محیط زندگی ما نیز در این میان نقش بزرگی ایفا میکند. برای مثال، کسی که بهصورت ژنتیکی کنترل کمتری بر امیال خود دارد، اگر کنار یک رستوران فستفود کار کند، ممکن است بیشتر دچار پرخوری شود.
پرسش پایانی این است: ما تا چه حد در انتخابهایمان آزاد هستیم، و تا چه حد در چهارچوبی که ژنهایمان برایمان ترسیم کردهاند، حرکت میکنیم؟ شاید پاسخ در تعاملی پیچیده میان طبیعت و تربیت نهفته باشد.