آیا به دنبال شغل هستید؟ با شناخت بهتر، تصمیمات شغلی هوشمندانهتری بگیرید

اگر در آستانه فارغالتحصیلی از مدرسه یا دانشگاه هستید و در تلاشید مسیر شغلی آیندهتان را مشخص کنید، احتمالاً توصیهای شنیدهاید که میگوید با خودشناسی شروع کنید. این یعنی به این فکر کنید که چه ویژگیهایی دارید و از شغل آیندهتان چه انتظاری دارید. پس از آن، میتوانید فهرستی از گزینههای ممکن را تهیه کنید، آنها را بهطور عمیق بررسی کنید و بهصورت منطقی بهترین گزینه را انتخاب کنید. سپس، میتوانید برای شغلهای مورد نظر درخواست بدهید.
اما براساس تجربه شخصی و حرفهای یک مشاور و محقق شغلی، این روش سنتی در واقعیت چندان کاربردی نیست. این مدل یک الگوی هنجاری است؛ یعنی نشان میدهد که تصمیمگیری باید چگونه انجام شود و فرض میکند همه ما تصمیمگیرندگانی کاملاً منطقی هستیم. در حالی که در عمل، اغلب افراد بهویژه در تصمیمات پیچیده و مهمی مانند انتخاب شغل، منطقی و عقلانی تصمیم نمیگیرند.
او میگوید در تحقیقاتم با ۴۰ فارغالتحصیل که اکنون مشغول به کار هستند، مصاحبه کردم و از آنها خواستم از زمانی بگویند که هیچ ایدهای درباره مسیر شغلی خود نداشتند و چطور به شغل فعلیشان رسیدند. اغلب آنها به جای در نظر گرفتن مجموعهای از گزینهها، از یک ایده شغلی جذاب شروع کردند.
این رویکرد، استرس ناشی از انتخاب شغل را کاهش میدهد؛ زیرا تصمیمگیری درباره یک گزینه خاص سادهتر از بررسی چندین گزینه است. آنها ابتدا بهطور سطحی درباره شغل تحقیق میکردند و اگر شغل مورد نظر مناسب بهنظر میرسید، تحقیقات عمیقتری انجام میدادند که اغلب شامل درخواست شغل و مصاحبه بود.
سمایا، یکی از فارغالتحصیلان مصاحبهشده که اکنون بهعنوان مشاور استخدامی کار میکند، گفت: “روانشناسی خوانده بودم و میدانستم نمیخواهم وارد این حوزه شوم، اما علاقهمند بودم افراد را بهتر بشناسم. وقتی برای اولین بار با شرکت فعلیام مصاحبه داشتم، متوجه شدم این کار واقعاً برایم جذاب است.”
این روش تصمیمگیری اگرچه منطقی بهنظر میرسد، اما ممکن است باعث شود فارغالتحصیلان مسئولیت انتخاب شغل خود را به دست استخدامکنندگان بسپارند. درک این فرآیند میتواند به جوانان کمک کند تصمیمات بهتری بگیرند؛ مانند کسب تجربه کاری بیشتر، گسترش افقهای فکری و مالکیت بیشتر بر تصمیمگیری شغلی خود.
نسل امروز قرار است سالها کار کند؛ پس امتحان کردن چند شغل قبل از تعهد طولانیمدت هیچ اشکالی ندارد.