کلیشههای نادرست درباره کارآفرینی زنان

زنان کارآفرین نقشی حیاتی در اقتصاد کانادا دارند و دولت نیز با اجرای «راهبرد کارآفرینی زنان» در سال 2018، نزدیک به 7 میلیارد دلار برای حمایت از کسبوکارهای متعلق به زنان اختصاص داده است. با این حال، هنوز شکاف جنسیتی قابل توجهی در حوزه کارآفرینی وجود دارد؛ تنها 15 درصد از زنان در استارتآپها فعالیت دارند و 7 درصد مالک یا مدیر کسبوکارهای تثبیتشده هستند، در حالیکه این ارقام برای مردان به ترتیب 24 درصد و 9 درصد است. اگر زنان به اندازه مردان وارد کارآفرینی شوند، تولید ناخالص داخلی جهانی میتواند بین 3 تا 6 درصد افزایش یابد.
برای رسیدن به این هدف، باید با تصورات نادرست درباره زنان و کارآفرینی مقابله کرد. در ادامه، به پنج باور غلط رایج اشاره میشود:
باور اشتباه اول: زنان علاقهای به کارآفرینی ندارند
این باور ریشه در زبان جنسیتزدهای دارد که در توصیف کارآفرینی از صفاتی چون «ریسکپذیر»، «جاهطلب» و «بااعتمادبهنفس» استفاده میکند؛ ویژگیهایی که بیشتر به مردان نسبت داده میشود. اما آمارها نشان میدهند که 37 درصد از خوداشتغالان در کانادا زن هستند، که نشاندهنده انگیزه بالای آنان است.
باور اشتباه دوم: زنان کارآفرینان موفقی نیستند
اندازه کسبوکار، سودآوری و رشد، معیارهای رایج موفقیت هستند، اما این معیارها اغلب شرایط خاص زنان را نادیده میگیرند. بسیاری از زنان به دلایل مسئولیتهای خانوادگی، بهصورت پارهوقت کار میکنند یا در صنایع کمدرآمدتر مانند خردهفروشی فعالیت دارند. این تفاوتها ناشی از شرایط اجتماعیاند، نه ناتوانی زنان.
باور اشتباه سوم: زنان نمیتوانند سرمایه جذب کنند
زنان کمتر از مردان درخواست سرمایه میدهند، نه بهخاطر ناتوانی، بلکه به دلیل ترس از رد شدن. همچنین، هنگام ارائه سرمایه به زنان، از آنان سؤالاتی در مورد ریسکها پرسیده میشود، در حالیکه از مردان درباره فرصتها سوال میشود. این نوع پرسشگری میتواند بر تصمیم سرمایهگذاران تأثیر بگذارد.
باور اشتباه چهارم: زنان ریسکگریز هستند
گرچه برخی مطالعات نشان دادهاند که زنان محتاطترند، اما این نتیجهگیری بیشتر به تربیت اجتماعی برمیگردد تا ویژگی ذاتی. زنان نیز ریسک میکنند، اما نوع ریسکهایی که میپذیرند، مانند تصمیمات اخلاقی، کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
باور اشتباه پنجم: زنان شبکهسازی نمیکنند
زنان بیشتر به ارتباطات رسمی و عضویت در انجمنهای حرفهای گرایش دارند، در حالیکه مردان از روابط غیررسمی نیز بهره میبرند. این موضوع باعث تفاوت در دسترسی به فرصتها میشود، ولی به این معنا نیست که زنان در شبکهسازی ضعیفاند؛ بلکه فرصت کمتری برای روابط غیررسمی دارند.
با شکستن این کلیشهها و ترویج برابری جنسیتی در کارآفرینی، میتوان مسیر موفقیت را برای زنان هموارتر کرد.