کانادا در مواجهه با چالش ترامپ: ورود به عصر سیاست واقعگرایانه!

نخستوزیر کانادا، مارک کارنی، اخیراً با بیاهمیت جلوه دادن مذاکرات تجاری متوقفشده با دونالد ترامپ، جنجالبرانگیز شد، هرچند بعدها بابت کماهمیت نشان دادن موضوع عذرخواهی کرد.
برای کانادا، مدیریت ترامپ مسالهای وجودی است. زیرا حاکمیت، امنیت اقتصادی و استراتژی ژئوپلیتیک کشور همگی در خطرند. به همین دلیل بر خلاف گذشته به عصر سیاست واقعگرایانه وارد شده است.
سیاست واقعگرایانه یا رئالپولیتیک، دیپلماسی است که بنای خود را بر آن میگذارد که شرایط و عوامل موجود و معین را در نظر بگیرد، به جای آن که بر قضایای ساده ایدئولوژیک یا امور وجدانی و اخلاقی مبتنی باشد.
تهدیدهای ترامپ، از جمله 10 درصد تعرفه احتمالی بر کالاهای کانادایی، شکنندگی اقتصاد وابسته به تجارت کانادا را نشان میدهد؛ بیش از 75 درصد صادرات به آمریکا میرود و تجارت دو سوم تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. کارنی، که از مارچ به قدرت رسیده، تلاش میکند تعرفهها را پیش از بازنگری USMCA کاهش دهد، اما پیشرفت نامشخص است. او در جریان قرعهکشی جام جهانی فوتبال با ترامپ دیدار خواهد کرد، اما قصد دارد بیش از حد سیگنال ارسال نکند، زیرا واشنگتن هنوز مذاکرات تجاری را از سر نگرفته است.
کانادا در مواجهه با رفتار غیرقابل پیشبینی ترامپ، روابط تجاری خود را متنوع میکند. مذاکرات با هند از سر گرفته شده و هدف، دو برابر کردن تجارت دوجانبه تا 50 میلیارد دلار تا 2030 است. پیشرفتی قابل توجه پس از تنشهای دیپلماتیک گذشته. همچنین کارنی با شی جینپینگ دیدار کرد تا مسائل تجاری حل نشده با چین را بررسی کند و روابطی که از پرونده هوآوی و بازداشت دو کانادایی دچار تنش شده بود، ترمیم کند.
تنوع تجارت تا حدودی کمک میکند، اما راه حل کامل نیست. کانادا باید خطوط قرمز استراتژیک خود را مشخص کند و شرکای تجاری را با دقت انتخاب کند، نه صرفاً واکنش به فشارهای آمریکا. وزیر خارجه، آنیتا آناند، تأکید کرد که این تغییر سیاست، «رویکرد کاملاً جدیدی به سیاست خارجی» است و فروپاشی نظام تجارت آزاد جهانی و واقعیتهای دوران ترامپ را منعکس میکند.
کانادا وارد عصر رئالپولیتیک شده است. سیاست عملگرایانه، نتیجهمحور و کمتر ایدهآلگرا، جایی که منافع اقتصادی و ملی اکنون راهنمای دیپلماسی هستند.










