چگونه ساده‌زیستی هدفمند مسیر زندگی را تغییر می دهد
در دنیای پرهیاهوی امروز، بیشتر ما گرفتار زندگی شلوغ و پر از فشار هستیم، بدون اینکه بپرسیم چرا این همه مسئولیت و دغدغه را به خود تحمیل می‌کنیم. پاسخ این پرسش، Essentialism یا «دنبال کردن کمتر اما مهم‌تر» است؛ فلسفه‌ای که کیفیت زندگی را به شکل قابل توجهی تغییرمی دهد.
اسنشیالیسم، که نسخه مدرن آن توسط گرگ مک‌کیون در کتاب Essentialism: The Disciplined Pursuit of Less معرفی شده، بر سه اصل کلیدی استوار است: کاوش (شناخت آنچه واقعاً اهمیت دارد)، حذف (گفتن «نه» به چیزهای غیرضروری) و اجرا (تمرکز بر وظایف حیاتی و ایجاد سیستم‌های کارآمد). این رویکرد شما را از شر فعالیت‌ها و عادات پراکنده و بی‌ثمر خلاص می کند تا دوباره به «هویت واقعی» خود دست پیدا کنید.
این تجربیات شخصی جیمز بون است. او می گوید: دهه بیست زندگی من پر از آشفتگی بود؛ تغییر شغل‌های بی‌هدف، دوره‌های طولانی بیکاری، زندگی در آپارتمان‌های کوچک و صرف بی‌رویه زمان و انرژی در فعالیت‌های بی‌ارتباط با اهدافم. حتی سرگرمی‌ها و خلاقیتم را کنار گذاشته و با کارهای پراکنده و رفت‌وآمدهای اجتماعی، خودم را گم کرده بودم.
با معرفی مک‌کیون توسط درمانگرم و به‌کارگیری قانون 10/90، توانستم تصمیماتم را بر اساس اهمیت واقعی‌شان بسنجم و هر چیزی که کمتر از 90 درصد اهمیت داشت، حذف کنم. این تغییر ساده ولی قدرتمند به من آزادی ذهنی داد، تمرکز را بازگرداند و مسیر مالی و حرفه‌ای‌ام را بهبود بخشید؛ ظرف کمتر از 18 ماه بدهی‌هایم را پرداخت کردم و اولین خانه‌ام را خریدم.
به مرور، بازگشت به خلاقیت و تمرکز بر روابط عاشقانه هم امکان‌پذیر شد. موسیقی و نوشتن دوباره به بخشی از زندگی روزمره من تبدیل شدند.
اسنشیالیسم به من یاد داد که می‌توان سر و صدا و آشفتگی‌های بیرونی را خاموش کرد و روی آنچه واقعاً ارزش دارد، تمرکز کرد.
