چرا تنبیه کودکان نتیجه معکوس دارد؟ روانشناس کودک توضیح میدهد

سارا، مادر یک پسر هشتساله به نام لوکاس، با ناامیدی گفت: هرچه بیشتر برای تعیین مرزها تلاش میکنم، او کمتر همکاری میکند. هر روشی را امتحان کردهایم؛ از تنبیه مثل نشاندن در گوشه اتاق، محرومکردن از تماشای تلویزیون و… اما هیچکدام جواب ندادهاند.
دکتر نائومی فیشر، روان شناس و نویسنده کتاب When The Naughty Step Makes Things Worse می گوید: در مقام یک روانشناس بالینی کودک، با والدین زیادی مانند سارا صحبت میکنم که با وجود تلاش فراوان، در کنترل رفتار فرزندانشان دچار بنبست شدهاند. این کودکان اغلب بهدلیل نافرمانی مکرر، احساس بدی نسبت به خود پیدا میکنند. در مدرسه در لیست «بدرفتار» قرار میگیرند، دوستانشان از آنها ناراحتاند و معلمان آنها را بدرفتار یا لجباز خطاب میکنند.
اما مشکل از کجاست؟ بهسادگی، بین آنچه کودکان نیاز دارند و آنچه والدین فکر میکنند باید انجام دهند، ناهماهنگی وجود دارد. من این را «پارادوکس فشار» مینامم: هرچه فشار بیشتری به کودک برای اطاعت وارد شود، حال او بدتر شده و در نتیجه رفتار بدتری از خود نشان میدهد.
رویکردهای سنتی تربیتی مثل پاداش و تنبیه بر کنترل رفتار کودک تمرکز دارند؛ اما بسیاری از کودکان مانند لوکاس، به این شیوهها واکنش منفی نشان میدهند. دلیلش ساده است: رفتار ما ناشی از وضعیت درونیمان است. کودک زمانی که مضطرب یا تحت فشار است، نمیتواند خوب رفتار کند – حتی اگر بخواهد.
سارا مثال زد که چگونه صبحها با گفتن «لباسات رو بپوش» باعث تشدید مقاومت لوکاس میشد. وقتی با تهدید او را به محرومکردن از تلویزیون مواجه میکرد، لوکاس مضطربتر و لجوجتر میشد. با تغییر رویکرد و گفتن «لباسات اینجاست هر وقت خواستی بپوش»، بدون تهدید و اصرار، لوکاس آرامآرام شروع به همکاری کرد.
این تغییر نگرش، اساس پیشرفت بود: بهجای تلاش برای «وادار کردن» کودک به رفتار درست، فضا را برای همکاری او آماده کنیم. سارا بعد از اعمال این روش گفت: الان رفتار لوکاس را نشانهای از فشار میبینم، نه نافرمانی. این کمکم میکند فشار را کاهش دهم.
توصیه پایانی این است: رفتار کودک را پیام بدانید، نه مشکلی برای حلکردن. گاهی کلید تغییر رفتار کودک، تغییر ذهنیت والدین است.