وقتی هر چیز جعلی است؛ شبکههای اجتماعی به چه دردی میخورند؟

اخیرا تصویری احساسی از دختری 12 ساله و تولهسگ بیمار او در شبکههای اجتماعی بهسرعت پخش شد. طبق روایت، او برای نجات سگش پشت فرمان نشست و یک افسر پلیس پس از متوقفکردنش، او را «قوی، مهربان و باهوش» توصیف کرد. اما خیلی زود کاربران متوجه شدند که فرمان ماشین در سمت راست است، داشبوردی وجود ندارد و هیچ منبع رسمی این خبر را منتشر نکرده است. این تصویر، نمونهای دیگر از محتوای جعلی هوش مصنوعی بود که بدون واقعیت، فقط برای جلب احساسات تولید میشود.
با ورود مدل ویدیوساز Sora 2 از شرکت OpenAI، این موج شدیدتر شده است. ویدیوهایی مانند مبارزه پاپ ژان پل دوم با توپاک کاملاً ساختگیاند، اما کلیپهایی دیگر مانند حضور بیخانمانها در خانه مردم، تشخیص واقعیت را دشوار کردهاند. این اپلیکیشن در هفته اول به پربازدیدترین برنامه رایگان اپاستور تبدیل شد. سم آلتمن ادعا میکند هدفش ایجاد تجربهای سرگرمکننده و کمک به آموزش هوش مصنوعی در درک جهان سهبعدی است، اما منتقدان معتقدند شبکههای اجتماعی را به کارخانه تولید فیک تبدیل کرده است؛ جایی که دیگر هیچ چیز قابل اعتماد نیست.
پلتفرمها برای جذب کاربر و تولید داده بیشتر در حال رقابت هستند. متا، گوگل و بایتدنس اپلیکیشنهای اختصاصی ساخت ویدیو با هوش مصنوعی عرضه کردهاند و موجی از تولید محتوای سریع و بیهویت شکل گرفته است. هرچند برخی خلاقیتها به شهرت رسیدهاند، اما کارشناسان هشدار میدهند این مسابقه سقوط کیفیت سرانجام کاربران را دلزده خواهد کرد.
خطر اصلی، از بین رفتن «اعتماد مشترک» است. تا دیروز ویدیو سند حقیقت بود؛ امروز ممکن است واقعیت، جعلی تصور شود و جعلی، واقعی. نتیجه؟ فضای پر از سروصدا، احساس بیاعتمادی، و احتمال گسترش سیستمهای احراز هویت انسانی برای حضور آنلاین.
در واکنش، برخی کاربران عمداً از گوشی فاصله میگیرند و به زندگی آفلاین پناه میبرند؛ شاید برای بازپسگیری تنها چیزی که هنوز واقعی است: ارتباط انسانی.










