نیاز به اصلاح مالیات کربن در کانادا
مالیات کربن به عنوان یکی از ابزارهای اساسی در تلاشهای جهانی برای جلوگیری از افزایش دمای زمین به بیش از ۲ درجه سانتیگراد، شناخته میشود. این مالیات به گونهای طراحی شده است که هزینههای ناشی از فعالیتهای پرکربن را افزایش دهد و بدین ترتیب افراد و شرکتها را به کاهش این نوع فعالیتها ترغیب کند.
با افزایش هزینههای مرتبط با انتشار کربن، انتظار میرود که مصرفکنندگان و تولیدکنندگان به سمت گزینههای سبزتر و کمکربنتر حرکت کنند. این تغییر در رفتار میتواند به کاهش انتشار گازهای گلخانهای کمک کند و در نهایت به حفاظت از محیط زیست و مقابله با تغییرات اقلیمی منجر شود.
تغییرات اقلیمی بهعنوان یک تهدید جدی برای جوامع بشری شناخته میشود و از این رو امیدواریم که ابزارهای سیاستگذاری نظیر مالیات کربن بتوانند هم بهطور مؤثر عمل کنند و هم از حمایت عمومی گستردهای برخوردار شوند. با این حال، متأسفانه در حال حاضر هیچیک از این انتظارات بهطور کامل محقق نشده است. در این مقاله، به بررسی دلایل این وضعیت و نیاز به تغییرات ضروری خواهیم پرداخت.
تحقیقات نشان میدهند که افراد ثروتمند به طور قابل توجهی بیشتر از افراد عادی کربن تولید میکنند. بهویژه، ۱۰ درصد از بزرگترین تولیدکنندگان کربن حدود ۵۰ درصد از کل انتشار کربن فردی را به خود اختصاص میدهند. برای مثال، جتهای خصوصی میتوانند تا ۴.۵ تن معادل دیاکسید کربن (CO2) در هر ساعت تولید کنند که این میزان سه برابر بیشتر از تولید کربن یک فرد معمولی در یک سال است.
افرادی که در لیست ۱۰ درصدی بالاتر درامد کانادا قرار دارند، به ویژه کسانی که در سال ۲۰۲۲ بیش از ۱۰۶,۳۰۰ دلار پس از مالیات درآمد داشتهاند، تأثیر مالیات کربن را نادیده میگیرند و هزینهای معادل ۸۰ دلار به ازای هر تن CO2 را چندان مهم نمیدانند. این هزینه در واقع کمتر از ۱۸ سنت به ازای هر لیتر بنزین در پمپ بنزین است که به هیچ وجه کافی نیست تا فرد عادتهای مصرفی آنها را تغییر دهد.
مالیات کربن به عنوان یک ابزار اقتصادی، نقش بسیار مهمی در مبارزه با تغییرات آب و هوایی ایفا میکند. این مالیات به دو نوع اصلی تقسیم میشود که هر یک تأثیرات متفاوتی بر جامعه و محیط زیست دارند: مالیات کربن مسطح و مالیات کربن پیشرفته.
مالیات کربن مسطح به طور یکسان از تمامی افراد و صنایع، بدون توجه به سطح تولید کربن آنها، مالیات دریافت میکند. این نوع مالیات نابرابریهای اجتماعی و زیستمحیطی را نادیده میگیرد و میتواند به عنوان یک سیاست نابرابر و ناکارآمد در برابر تغییرات آب و هوایی تلقی شود. در واقع، این روش ممکن است فشار بیشتری بر روی افراد و گروههای کمدرآمد وارد کند، در حالی که افراد ثروتمندتر تأثیر کمتری از این مالیات خواهند پذیرفت.
برای غلبه بر نواقص موجود در مالیات کربن مسطح، مالیات کربن پیشرفته طراحی شده است. هدف اصلی این نوع مالیات تعیین نرخهای متفاوت بر اساس میزان تولید کربن است. به این ترتیب، افرادی که مصرف معقولتری از کربن دارند، از پرداخت مالیات کمتر بهرهمند میشوند.
به عنوان مثال، در چارچوب مالیات کربن پیشرفته، برای اولین ۱.۵ تن کربن تولیدی، مبلغ ۷۵ دلار به عنوان مالیات تعیین میشود؛ اما پس از رسیدن به این مقدار، نرخ مالیات افزایش مییابد. این ساختار به افراد و شرکتها انگیزه میدهد تا در مصرف کربن صرفهجویی کرده و به کاهش تولید گازهای گلخانهای کمک کنند.
برای افرادی که تولید گازهای گلخانهای آنها از یک حد مشخص فراتر رود، بهویژه کسانی که تولید سالانه آنها بیش از ۳۵ تن دیاکسید کربن معادل (tCO2e) است — که این مقدار تقریباً دو برابر تولید سالانه یک شهروند متوسط کانادایی میباشد — قیمت هر تن ممکن است به سطوح بسیار بالایی برسد، به گونهای که ممکن است به دهها هزار دلار در هر تن نیز برسد. هرچند که هنوز در مورد حدها و نرخهای مالیاتی دقیق بحث و بررسیهایی در حال انجام است، اما ایده کلی این رویکرد به وضوح نمایان است.
برخی کشورها از این نوع سیاستها در زمینههای دیگر بهخوبی بهرهبرداری کردهاند. به عنوان مثال، در فنلاند و سوئیس، جریمههای ترافیکی بر اساس درآمد افراد تعیین میشود و این جریمهها میتوانند برای افراد ثروتمند به مبالغ هنگفتی برسند. هدف از این رویکرد، کاهش سرعت رانندگی آنهاست و میتوان از همین منطق برای کاهش اثرات کربنی افراد نیز استفاده کرد.
شاید تصور کنید که اجرای مالیات کربن پیشرفته دشوار باشد. اما آیا واقعاً میدانیم که هر شخص چه مقدار گازهای گلخانهای تولید میکند؟ خوشبختانه معیارهای نسبتاً قابل اعتمادی برای دو دسته اصلی تولید گازهای گلخانهای، یعنی حمل و نقل و مسکن، وجود دارد.
دادههای عمومی که در دسترس ما قرار دارد به خوبی نشان می دهد که چه کسی چه نوع هواپیما، ماشینها یا قایقهایی دارد. همچنین ما اطلاعات خوبی درباره شدت کربن ساختمانها و سیستمهای گرمایش منازل در دسترس داریم
مالیات کربن فعلی در کانادا، که دارای نرخ ثابتی است، با عدم حمایت عمومی مواجه شده است. بسیاری از حامیان این مالیات نمیتوانند درک کنند که چرا با وجود بازپرداختهای مالی مناسب، مردم هنوز از این مالیات ناراضی هستند. به عنوان نمونه، در بریتیش کلمبیا، افرادی که سالانه کمتر از ۴۱,۰۷۱ دلار درآمد دارند، به طور خودکار ۵۰۴ دلار به عنوان بازپرداخت سالانه دریافت میکنند.
در شرایطی که یک جامعه هدف مشترکی دارد، اعضای آن باید احساس کنند که همگی برای دستیابی به آن هدف تلاش میکنند. اما مالیات کربن فعلی این حس همبستگی را تضعیف میکند. بار کاهش انتشار گازهای گلخانهای بیشتر بر دوش افراد کمدرآمد است، در حالی که ثروتمندان به راحتی از این مالیات عبور میکنند. همچنین، نابرابریهای درآمدی و ثروتی که برخی از آنها به طور ناعادلانه به نظر میرسند، به این نارضایتی دامن میزنند.
بنابراین، نارضایتی عمومی نسبت به این مالیات نه تنها تعجبآور نیست، بلکه کاملاً قابل درک است. این سیاست به عنوان یک سیاست نخبهگرا تلقی میشود و ممکن است به کاهش محبوبیت دولت لیبرال کمک کند.