نابغههای خلاق یا قربانیان بیماری روانی؟ کشف حقیقت پشت پرده

باور عمومی این است که افراد خلاق بیشتر در معرض بیماریهای روانی هستند؛ همان تصوری که هنرمندان بزرگ با رنجهای درونی بزرگتری دستوپنجه نرم میکنند. اما آیا این تصور واقعی است یا تنها یک کلیشه ماندگار؟
ریشه این باور به نقلقولی از ارسطو بازمیگردد: هیچ نابغه بزرگی وجود نداشته مگر با اندکی دیوانگی. اما منظور ارسطو الزاماً بیماری روانی نبوده است. با این حال، این جمله آغازگر پیوند ذهنی بین نبوغ و اختلال روانی شد. مواردی چون وینسنت ونگوگ، ویرجینیا وولف، یا اعضای «باشگاه 27» (همچون کرت کوبین و جنیس جاپلین) این باور را در ذهن عموم نهادینه کردند.
با پیشرفت تحقیقات روانشناسی، دانشمندان بررسی دقیقتری از رابطه خلاقیت و اختلالات روانی انجام دادهاند. دکتر گریگوری فایست، یکی از پژوهشگران برجسته در این حوزه، مطالعهای انجام داد که در آن زندگینامه هنرمندان، دانشمندان و ورزشکاران را از نظر داشتن بیماری روانی بررسی کرد.
نتایج نشان داد که 86 درصد هنرمندان، 61 درصد دانشمندان و 62 درصد ورزشکاران در طول زندگی دچار نوعی اختلال روانی بودهاند. این آمار نشان میدهد که بیماری روانی منحصر به افراد خلاق نیست و عوامل دیگری نیز در کارند.
جالب آنکه دانشمندان بیشتر از هنرمندان اقدام به خودکشی کرده بودند، و ورزشکاران بیشتر با سوءمصرف مواد دست به گریبان بودند. پژوهشگران معتقدند که هنر، برخلاف علوم، راهی برای ابراز احساسات است و همین باعث میشود که بسیاری از افراد با مشکلات روانی به سوی رشتههای هنری کشیده شوند، نه اینکه هنر باعث بیماری آنها شود.
همچنین باید توجه داشت که اغلب مطالعات بر روی افراد بسیار موفق و مشهور صورت میگیرد؛ بنابراین نمیتوان نتایج آنها را به همه افراد خلاق تعمیم داد. خلاقیت تنها زمانی معنا دارد که برای دیگران نیز معنادار باشد، همانطور که آثار ونگوگ تا پس از مرگش نادیده گرفته شدند.
در نهایت، این افسانه قدیمی که خلاقیت و دیوانگی لازم و ملزوم یکدیگرند، شواهد محکمی ندارد. آنچه واضح است، این است که بسیاری از افراد با بیماریهای روانی، هنر را به عنوان مسیری برای فهم بهتر واقعیت خود انتخاب میکنند، نه آنکه هنر باعث رنج آنها شده باشد.