شکاف میان وعدههای حمایت و واقعیت زیستن با ناتوانی در کانادا

حقوق و خدمات افراد دارای ناتوانی تحت تأثیر روایتهایی شکل میگیرد که در سیاستهایی مانند قانون دسترسپذیری کانادا (ACA) و مرگ با کمک پزشکی (MAID) نهفته است. این موضوع در روز جهانی افراد دارای ناتوانی، با شعار «ساخت جوامع فراگیر برای پیشرفت اجتماعی»، بیش از پیش اهمیت مییابد.
در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۷ درصد از جمعیت بزرگسال کانادا حداقل یک ناتوانی داشتند؛ افزایشی چشمگیر نسبت به سالهای قبل. سازمان ملل در ارزیابی اخیر خود، تصویب قوانین دسترسپذیری را در کانادا ستود، اما همزمان نسبت به گسترش MAID برای افرادی که مرگشان قابل پیشبینی نیست هشدار داد.
گزارش تأکید میکند که کمبود خدمات و حمایتها میتواند مرگ کمکی را به راهحل فقر، تبعیض و محرومیت تبدیل کند—و این تصور «حق انتخاب» را مخدوش میکند.
سیاستها چگونه داستان میسازند؟
هر سیاست مجموعهای از ارزشها و روایتها را منتقل میکند. در حوزه ناتوانی سه رویکرد رایج است:
- الگوی پزشکی: ناتوانی را مشکل فردی میبیند
- الگوی اجتماعی: موانع محیطی را عامل اصلی میداند
- الگوی حقوق بشری: بر حق مشارکت و حمایت تاکید دارد
قانون دسترسپذیری کانادا با رویکرد حقوق بشری نوشته شده و هدف آن کانادای بدون مانع تا سال ۲۰۴۰ است. اما در مقابل، گسترش MAID پس از لایحه C-7 بهخاطر عادیسازی مرگ در واکنش به کمبود خدمات مورد انتقاد قرار گرفته است.
تناقض میان وعدهها و واقعیتها
تحقیقات نشان میدهد نیازهای برآوردهنشده، از دارو و خدمات درمانی تا ابزارهای کمکی،با شدت ناتوانی افزایش مییابد. در چنین شرایطی، برخی افراد به دلیل فقر، مسکن نامناسب یا فقدان مراقبت به سمت MAID سوق داده میشوند؛ نه به دلیل بیماری لاعلاج.
داستانهایی مانند پرونده نورماند مونویر که پس از رنج ناشی از زخم بستر MAID را انتخاب کرد، یا افراد دیگری که برای حفظ داروهای حیاتی خود جنگیدهاند، نشان میدهد سیستم هنوز با شکستهای جدی روبهروست. فعالانی چون آلیس وونگ یادآور میشوند که روایت افراد دارای ناتوانی، ابزار اصلی مقاومت و اصلاح سیاستهاست.
بازنگری سیاستها
همزمان با روز جهانی افراد دارای ناتوانی، پژوهشها تأکید میکنند که سیاستها باید با تجربه زیسته افراد هماهنگ شود. بررسی روایتهای پنهان در قوانین میتواند روشن کند که نهادها تا چه حد به استقلال، مشارکت و کیفیت زندگی این افراد کمک میکنند یا مانع آن میشوند.










