شکاف طبقاتی در کانادا تاثیر خود را پای صندوقهای رأی نشان می دهد

در انتخابات فدرال اخیر کانادا، برخلاف روند سالهای گذشته، مشارکت رأیدهندگان رشد چشمگیری داشت و به حدود 70 درصد رسید؛ بالاترین سطح در 32 سال اخیر. بسیاری تحلیلگران دلیل اصلی این افزایش را تهدیدهای مکرر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، علیه حاکمیت کانادا و تعرفههای سنگین بر کالاهای کانادایی میدانند. با این حال، اقتصاد داخلی – از جمله بحران هزینههای زندگی، مسکن و امنیت شغلی نقشی کلیدی در جهتدهی به رأیدهندگان ایفا کرد.
با وجود این جهش، چشمانداز آینده چندان روشن نیست. اعتماد و رضایت شهروندان از دموکراسی رو به کاهش است و بهویژه اقشار کمدرآمد و کمتحصیل احساس میکنند که نمایندگی واقعی در نظام سیاسی ندارند. پژوهشی منتشرشده در Canadian Journal of Political Science نشان میدهد از دهه 1980 به بعد، شکاف مشارکت میان طبقات اجتماعی بهشدت افزایش یافته است.
امروز، فاصله نرخ مشارکت میان یکسوم بالای درآمدی و یکسوم پایین حدود 12 درصد بیشتر از دهه 1980 است. همچنین، دارندگان مدرک دانشگاهی حدود 7 درصد بیشتر از افراد بدون مدرک پای صندوق رأی میآیند. این شکاف عمدتاً ناشی از کنارهگیری اقشار پایین است، در حالیکه طبقه متوسط همچنان مشابه طبقه بالا مشارکت دارد. مقایسه با سایر دموکراسیهای پیشرفته نشان میدهد که شکاف طبقاتی در مشارکت انتخاباتی کانادا جزو بزرگترینهاست.
یکی از دلایل اصلی، مدل منابع مشارکت سیاسی است: افراد دارای شغل، درآمد و تحصیلات بالاتر منابع بیشتری مانند پول، شبکهها، زمان و مهارت دارند و راحتتر میتوانند وارد عرصه سیاست شوند. علاوه بر این، احزاب و نامزدها باید انگیزه مشارکت را با طرح موضوعات مهم تقویت کنند. اما در کانادا، از دهه 1980 به بعد، احزاب تمرکز خود را از مسایل اقتصادی به سمت مسایل فرهنگی و اجتماعی تغییر دادهاند. این تغییر، همزمان با کاهش مشارکت و بهویژه کاهش رأیدهی اقشار کمدرآمد بوده است.
تحقیقات نشان میدهد که اقشار پایین جامعه اهمیت ویژهای برای مسایل اقتصادی و بازتوزیع منابع قائلاند. هرگاه احزاب بیشتر بر اقتصاد تمرکز کردهاند، مشارکت این گروهها افزایش یافته است. بنابراین، بیتوجهی احزاب به مشکلات اقتصادی به معنای دورشدن اقشار آسیبپذیر از سیاست و در نتیجه، تعمیق نابرابری سیاسی و اجتماعی است.
انتخابات 2025 نمونهای متفاوت بود؛ تمرکز بر اقتصاد و هزینههای زندگی احتمالاً دلیل اصلی رشد مشارکت بود. اما اگر احزاب بخواهند مشارکت پایدارتر ایجاد کنند، باید صدای طبقات پایین را جدی بگیرند. در غیر این صورت، چرخه خطرناک نابرابری اقتصادی و سیاسی تداوم خواهد یافت و دموکراسی کانادا بیش از پیش تهدید میشود.
جمعبندی: برای حفظ سلامت دموکراسی، سیاستمداران باید بدانند که بیتوجهی به مشکلات اقتصادی مردم عادی، بهویژه طبقات پایین، نه تنها مشارکت را کاهش میدهد، بلکه پایههای نمایندگی واقعی را نیز سست میکند.