مقالاتمقالات اجتماعیمقالات اقتصادی

دگرگونی ناگهانی در باورها: آیا کانادایی‌ها دیگر به مهاجرت ایمان ندارند؟

یادداشت هفته به قلم: شاکه آیوازیان – در عرض چند سال، وضعیتی رخ داده که کمتر کسی انتظارش را داشت: مردمی که زمانی به مهاجرت به عنوان نمادی از امید، تنوع و پویایی اقتصادی نگاه می‌کردند، اکنون در نظرسنجی‌ها علیه سیاست‌های مهاجرتی شعار سر می‌دهند. چه شد که نگرش غالب نسبت به مهاجرت در کانادا چنان دگرگون شد؟

بیایید ابتدا به نظرسنجی های قبلی نگاهی بیندازیم. در سال 2010، حدود 65 درصد از پاسخ دهندگان مهاجرپذیری را یکی از ویژگی‌های مثبت و کلیدی کانادا دانستند. در آن زمان تنها حدود 32.4 درصد خواهان کاهش سطح مهاجرت بودند. 

دیدگاه مثبت تا 2015 نیز وجود داشت. طبق گزارش موسسه Environics، حدود 82 درصد از پاسخ‌دهندگان (در مقابل 14 درصد مخالفان) تاثیر اقتصادی مهاجرت را مثبت ارزیابی کردند. به عبارت دیگر، جامعه آماده بود مهاجرت را به عنوان یک محرک سازنده بپذیرد، بدون آن‌که تأثیرات روزانه آن را زیاد زیر ذره‌بین ببرد.

اما پس از آن، چند عامل دست به دست هم دادند تا پایگاه حمایت عمومی به لرزه درآید:

  1. کاهش رشد اقتصادی سرانه: از سال 2015 یا 2016، تولید ناخالص داخلی سرانه کانادا در مرحله‌ای از رکود نسبی قرار گرفت که تا به امروز کاملاً از آن خارج نشده است.
  2. بازار مسکن جدا از درآمدها: قیمت‌ها سر به فلک کشیدند و بسیاری از شهروندان دیگر توان خرید یا اجاره مناسب نداشتند.
  3. افزایش مهاجرت به مراتب بالاتر: تعداد مهاجران در سال 2019 به 341,180  نفر رسید. پس از دوران کووید، دولت فدرال برای جبران عقب‌ماندگی به پذیرش بی رویه مهاجران موقت و دائم روی آورد. تنها در سال 2024، کانادا 483,640 نفر مقیم دائم پذیرفت تا با احتساب دانشجویان بین المللی و کارگران موقت، نرخ مهاجرت از یک میلیون نفر در سال عبور کند. این سطح بی‌سابقه مهاجران، برای کانادا مشکل‌ساز بود. 

در نظرسنجی پاییز سال گذشته 58 درصد از کانادایی‌ها تعداد مهاجران را بیش از حد دانستند. به عبارت دیگر، اجماعی که زمانی تقریباً عمومی و مثبت بود، به سقوطی سنگین تبدیل شد.

چرا این سقوط سریع رخ داده است؟ در پاسخ این سوال، چند عامل کلیدی را می‌توان برشمرد:

  • فشار بر مسکن و خدمات عمومی: در آخرین بررسی‌ها، 56 درصد مردم گفته‌اند مهاجرت فشار زیادی بر قیمت مسکن آورده است و 59 درصد گفته‌اند خدمات عمومی مثل بهداشت و آموزش تحت فشار مضاعف قرار گرفته اند.
  • نگرانی درباره ارزش‌ها و هویت کانادایی: بخشی از مخالفت ها به دلیل عدم هم‌خوانی بسیاری از مهاجران جدید با این ارزش‌ها می باشد. 
  • تغییر نوع مهاجرت: سهم مهاجران کم‌مهارت، دانشجویان بین‌المللی و کارگران موقتی بیشتر شده است و کسانی که انتظار داشتند مهاجرت بیشتر بر مبنای استعداد و مهارت باشد، ناامید شده‌اند. 

در پایان، آنچه رخ داده است نه یک جهش تدریجی، بلکه یک زلزله هویتی در باور عمومی است. این تغییر ناگهانی از آغوش باز به بی‌اعتمادی، هشداری است جدی  برای سیاست‌گذاران، جامعه مدنی و رسانه‌ها، که نمی‌توان رشد مهاجرت را بدون نگاه به ابعاد انسانی، اجتماعی و اقتصادی مدیریت کرد. 

اگر مسکن ساخته شود، زیرساخت‌ها تقویت شوند و پاسخگویی به نگرانی‌های مردم ملموس گردد، ممکن است اعتماد به سیستم مهاجرت بازگردد. اما این بازسازی اعتماد صرفاً با شعار و کلی‌گویی امکان‌پذیر نیست و نیازمند شفافیت، عدالت در توزیع مهاجران و مدیریت متوازن در سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی است.

کانادا امروز در نقطه‌ای ایستاده است که باید انتخاب کند: تجدید نظر در سیاست‌ها، یا تسلیم شدن به موجی که ممکن است کشور را به دو قطبی شدن عمیق‌تر سوق دهد.

منبع خبــــــر

 

 


نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا

Adblock را متوقف کنید

بخشی از درآمد سایت با تبلیغات تامین می شود لطفا با غیر فعال کردن ad blocker از ما حمایت کنید