دو غریبه کانادایی که آنقدر شبیهاند حتی گوشیهای هم را باز میکنند

آن روز که فلیشیا هاردینگ به تلفنش نگاه کرد، هرگز انتظار نداشت تصویر زنی غریبه را ببیند که عیناً شبیه خودش از صفحه لبخند میزند. «واقعاً شوکه شدم. چهرهاش دقیقاً مثل من بود.» آن زن، بریتنی دلینی بود که او هم با دیدن نسخهای از خودش در شبکههای اجتماعی حیرت کرد و گفت اگر نمیدانست صفحه متعلق به دیگری است، فکر میکرد عکسها از خودش است.
پس از آشنایی آنلاین، دلینی از بریتیش کلمبیا و هاردینگ از آلبرتا سرانجام یکدیگر را حضوری ملاقات کردند. هاردینگ میگوید دیدن او مثل تجربهای خارج از بدن بود؛ انگار خودش را از بیرون میدید. شباهتهایشان تنها ظاهری نبود. آنها میتوانستند موبایل یکدیگر را باز کنند، مدل موی مشابه داشتند و حتی یک نوع آبجو را دوست داشتند. شباهتهای عمیقتری هم داشتند: هر دو با موزیسین ازدواج کردهاند و هر دو کارآفریناند؛ دلینی صاحب نانوایی و هاردینگ خواننده و مربی موسیقی.
رابطهشان آنقدر نزدیک شد که دلینی به عروسی هاردینگ دعوت شد و مهمانان بارها آنها را اشتباه گرفتند، حتی با وجود لباس عروس. همین باعث شد تصمیم بگیرند آزمایش DNA بدهند، اما نتیجه نشان داد هیچ نسبتی ندارند. با این حال، هر دو احساسی شبیه خواهر داشتن را تجربه میکنند.
دلینی میگوید پسر کوچکش هم آنها را از هم تشخیص نمیدهد و فلیشیا را «مامان دیگر» صدا میکند. تنها تفاوت بزرگ زندگیشان مسیر باروری است؛ هاردینگ نتوانسته فرزندی داشته باشد و میگوید نقش خاله بودن برایش معنای خاصی دارد.
اما مهمترین دستاورد این آشنایی چیز دیگری بود: اینکه هر دو توانستند خود را با نگاهی تازه ببینند و مهربانتر با تصویرشان در آینه برخورد کنند.










