تصادف یا جنایت؟ بازاندیشی در ماهیت رانندگی در حال مستی

یادداشت هفته به قلم: شاکه آیوازیان – بامداد یکشنبه گذشته، ساکنان تورنتو با خبری تکاندهنده از خواب بیدار شدند: برخورد شدید یک اتومبیل با اتومبیل حامل خانواده شش نفره که به کشته شدن سه کودک 15، 13 و 6 ساله خانواده فیلیپینی تبار و مجروحیت شدید یک کودک دیگر، مادر 35 ساله و راننده 40 ساله منجر شد. راننده مظنون، مردی 19 ساله به نام اتان لئولیه اهل جورج تاون، تحت تأثیر الکل بوده است. این فاجعه اندکی پس نیمه شب یکشنبه در رمپ خروجی بزرگراه 401 در اتوبیکو رخ داد.
رانندگی تحت تأثیر الکل، مواد مخدر یا ترکیبی از هر دو، یکی از عوامل اصلی در تصادفات جدی جادهای در کانادا به شمار میرود.
این تصادف تقریباً یک دهه پس از حادثهای مشابه در 27 سپتامبر 2015 رخ داد که در آن نیز یک راننده مست باعث مرگ سه کودک و پدربزرگشان شد. دو سرنشین دیگر اتومبیل نیز به شدت مجروح شدند. مارکو موزو، راننده مست، در سال 2016 به چهار فقره رانندگی تحت تأثیر که منجر به مرگ شد و دو فقره که منجر به جراحت بدنی شد اعتراف کرد و به 10 سال زندان محکوم شد. او همچنین با یک ممنوعیت 12 ساله از رانندگی مواجه است.
معنای «تصادف» زیر سوال
واژه «تصادف» در زبان روزمره بار معنایی خاصی دارد: رویدادی غیرمنتظره، بدون نیت قبلی و معمولاً اجتنابناپذیر. اما رانندگی پس از مصرف الکل به هیچوجه در این تعریف نمیگنجد. فردی که پس از نوشیدن مشروبات الکلی پشت فرمان مینشیند، تصمیمی آگاهانه گرفته است؛ تصمیمی که از پیش میداند خطرناک است و احتمال آسیب زدن به دیگران را افزایش میدهد. در اینجا عنصر «تصادفی بودن» به شدت زیر سوال میرود.
مطالعات متعدد علمی نشان دادهاند که مصرف الکل و مواد مخدر، از جمله ماری جوانا توانایی واکنش، تمرکز، و ارزیابی خطر را به شدت کاهش میدهد. این یعنی راننده، با علم به اینکه تواناییاش در کنترل اتومبیل دچار اختلال خواهد شد، باز هم تصمیم به رانندگی میگیرد. چنین اقدامی، حتی اگر نیت مستقیم برای آسیبزدن در آن وجود نداشته باشد، به لحاظ حقوقی میتواند مصداق بیملاحظگی جنایی (criminal negligence) یا حتی قتل غیرعمد آگاهانه (manslaughter with recklessness) باشد.
تقابل اخلاق و قانون
در نظامهای حقوقی مختلف، برخورد با رانندگی در حال مستی بسته به شدت حادثه متفاوت است. در برخی کشورها، حتی بدون وقوع حادثه، رانندگی در حالت مستی با مجازاتهای سنگین مواجه است. در کانادا نیز، قوانین مربوط به رانندگی تحت تأثیر الکل نسبتاً سختگیرانهاند، اما تجربه و آمار نشان میدهد که بازدارندگی کافی ایجاد نکردهاند و هنوز هم سالانه دهها نفر در سراسر کشور جان خود را در اثر اینگونه سوانح از دست میدهند.
اینجاست که مسأله اخلاقی نیز وارد میدان میشود. آیا جامعه باید آن را در حد یک «اشتباه» تلقی کند، یا باید از منظر عدالت کیفری، آن را عملی مجرمانه و مستحق مجازات شدید دانست؟ کشته شدن سه کودک در تورنتو یادآور این واقعیت تلخ است که عواقب چنین “اشتباههایی” برای دیگران جبرانناپذیر است.
آیا مجازاتهای شدیدتر موثرند؟
یکی از راهکارهای مطرح، تشدید مجازاتهاست. تحلیلگران معتقدند مانند زندان طولانیمدت، ضبط همیشگی گواهینامه یا حتی مصادره اتومبیل، میتوانند نقش بازدارنده بیشتری ایفا کنند.
در کشورهایی مانند سوئد و ژاپن، رانندگی در حالت مستی به شدت سرکوب میشود و آمار نشان میدهد که این سختگیریها باعث کاهش چشمگیر سوانح مرتبط شدهاند. در مقابل، در کشورهایی که مجازاتها سبکترند یا اعمال قانون بهدرستی صورت نمیگیرد، نرخ این گونه سوانح بالا باقی مانده است.
راهکارهای مکمل مجازات
با این حال، تمرکز صرف بر مجازات، بدون پرداختن به ریشههای فرهنگی و اجتماعی موضوع، ناکافی است. آموزش عمومی، آگاهسازی جوانان، فراهم کردن گزینههایی مانند تاکسیهای یارانهای یا سرویسهای اشتراکی و تشویق مسئولیتپذیری اجتماعی میتوانند در کنار قوانین سختگیرانه، محیطی امنتر فراهم آورند. همچنین استفاده از فناوریهایی مانند قفلهای الکترونیکی مبتنی بر تست الکل (Ignition Interlock) که از روشن شدن اتومبیل توسط راننده مست جلوگیری میکنند، میتواند مورد توجه قرار گیرد.
نتیجهگیری
حادثه دلخراش بامداد یکشنبه در تورنتو فقط یک تراژدی خانوادگی نبود؛ هشداری بود برای تمام جامعه. رانندگی در حال مستی یا تحت تاثیر مواد مخدر، یک اشتباه ساده نیست، بلکه انتخابی آگاهانه با عواقبی فاجعهبار است. برای جلوگیری از تکرار این فجایع، باید در تعریفمان از «تصادف» تجدید نظر کنیم و قوانین را بهگونهای وضع کنیم که هیچکس نتواند به راحتی پس از نوشیدن الکل پشت فرمان بنشیند و جان دیگران را به خطر اندازد.