بنبست سیاسی در اتاوا؛ انتخابات فدرال و چشمانداز مبهم دولت و احزاب

یادداشت هفته به قلم: شاکه آیوازیان – انتخابات فدرال کانادا در حالی برگزار شد که سایه تهدیدهای تجاری و وجودی دونالد ترامپ بر آن سنگینی میکرد. با این حال، نتیجه نهایی این انتخابات هیچکدام از احزاب عمده سیاسی کشور – حتی حزب لیبرال که در ظاهر پیروز شد – را راضی نکرد. مارک کارنی که با هدف تشکیل یک دولت اکثریت قاطع وارد کارزار شده بود، نتوانست به هدف خود دست یابد و ناگزیر است به تشکیل یک دولت اقلیت ضعیف تن دهد.
دولت اقلیت مسیر دشواری را پیش روی کارنی قرار میدهد. او اکنون باید برای پیشبرد برنامههای خود، به تشکیل ائتلافهای پارلمانی و کسب حمایت از سایر احزاب روی آورد.
حزب نیودموکرات به رهبری جاگمیت سینگ – که طی سالهای گذشته در ائتلافی نانوشته به پشتیبانی از لیبرالها پرداخته بود – شکست سنگینی را متحمل شد و تنها موفق به کسب 7 کرسی در پارلمان شد. سینگ حتی در حفظ کرسی خود در حوزه بارنابی، بریتیش کلمبیا ناکام ماند و در سخنرانی پس از اعلام نتایج، کنارهگیری خود از رهبری حزب را اعلام کرد.
به نظر میرسد که رایدهندگان نیودموکرات و حتی حامیان حزب جداییطلب بلوک کبکوا با اتخاذ استراتژی رای تاکتیکی، با وجود از دست دادن کرسیهای خود، از روی کار آمدن دولت محافظهکار به رهبری پیر پولیور جلوگیری کردند. پرسش مهمی در این میان مطرح میشود: چگونه ممکن است حزبی که رهبرش، ایو فرانسوا بلانشه، چند روز پیش کانادا را کشوری مصنوعی خواند و پارلمان آن را به نهادی بیگانه تشبیه کرد، اکنون یکی از تعیینکنندگان سرنوشت کل کشور باشد؟
با سقوط جایگاه نیودموکراتها، بلوک کبکوا با کسب 23 کرسی، پس از حزب محافظهکار، بیشترین نمایندگان را در اختیار دارد و بارها اعلام کرده تنها هدفش حفظ منافع ملت کبک است و بس!
اما در سوی دیگر، محافظهکاران نیز با وجود افزایش تعداد کرسیهای خود و عملکرد قابل قبول در منطقه GTA، موفق به تشکیل دولت نشدند. آنها با کسب 144 کرسی در برابر 168 کرسی لیبرالها، از راهیابی به قدرت بازماندند. اگرچه عوامل متعددی در این ناکامی نقش داشتهاند، تحلیل دقیقتر آن را باید به رهبران و استراتژیستهای حزب واگذار کرد.
اما مهمترین ضربه به محافظهکاران، شکست شخص پیر پولیور در حوزه انتخاباتی کارلتون–اتاوا بود؛ جایی که کرسی خود را به بروس فانجوی لیبرال واگذار کرد. با این حال، پولیور در سخنرانی پس از انتخابات اعلام کرد که به تعهد خود برای ساختن کانادایی امنتر، مرفهتر و موفقتر پایبند خواهد ماند و مشتاق بازگشت به صحنه سیاسی است. اگر او تصمیم به بازگشت بگیرد، یکی از نمایندگان پیروز محافظهکار باید از سمت خود کنارهگیری کند تا امکان برگزاری انتخابات میاندورهای برای بازگشت وی فراهم شود.
جمعبندی:
تشکیل دولت اقلیت در شرایطی که کانادا با تهدیدهای سیاسی و اقتصادی از سوی ترامپ مواجه است، توان چانهزنی دولت در مذاکرات پیشرو را تضعیف خواهد کرد. کارنی برای پیشبرد لوایح و طرحهای خود ناگزیر به مصالحه و امتیازدهی به سایر احزاب، حتی جدایی طلبان کبک خواهد بود.
حزب نیودموکرات درگیر بحرانی عمیق است و برای بازیابی جایگاه سیاسی خود به زمان و بازسازی ساختاری نیاز دارد.
حزب محافظهکار به عنوان اپوزیسیون رسمی، وظیفه خطیری برای نظارت بر عملکرد دولت دارد؛ اما باید دید در غیاب رهبر پیشین خود، آیا خواهد توانست این وظیفه را به چهرهای دیگر بسپارد یا مسیر تازهای را در پیش خواهد گرفت.
از سوی دیگر زمزمههای استقلال آلبرتا به گوش میرسد. دانیل اسمیت، رئیس دولت آلبرتا پیش از این گفته بود که آلبرتاییها در صورت پیروزی لیبرال ها در انتخابات، حاضر به پذیرفتن حاکمیت آنها و ادامه سیاستهای ستیزهجویانه لیبرال علیه صنایع نفت و گاز آلبرتا نخواهند بود و برای تعیین سرنوشت خود رفراندوم برگزار میکنند.
در نهایت، آیا آنچه امروز در صحنه سیاسی کانادا جریان دارد، چیزی جز یک آشفتگی ساختاری است؟