استفاده از دست غیرغالب؛ تغییر کوچکی که مغزتان را بیدار میکند

اگر تا به حال تلاش کردهاید با دست غیر غالب خود بنویسید، میدانید که نتیجه معمولاً کند و دست و پا گیر است. اما دانشمندان میگویند این لحظات نامرتب بیهوده نیستند؛ مغز شما در این حالت فعال میشود و از حالت خودکار خارج شده و شروع به یادگیری میکند.
استفاده از دست غیر غالب در کارهای روزمره، شما را یک نابغه نمیکند، اما مغز را به سازگاری وادار میکند. تحقیقات اخیر در ژاپن و آمریکا نشان دادهاند که این تمرینها اثرات مثبت قابل مشاهدهای دارند و گاهی حتی در اسکن مغزی قابل اندازهگیری هستند.
در یکی از تحقیقات ژاپن، بزرگسالان شش هفته با چوبغذا با دست غیر غالب غذا خوردند و مهارتشان تقریباً به سطح دست غالب رسید. این تمرین بخشهای مغز مسئول برنامهریزی و هماهنگی را فعال کرد و نشان داد مغز در حال بازسازی برای مقابله با چالش است. مطالعهای دیگر در دانشگاه میسوری نشان داد که افرادی که با دست ضعیف خود نقاشی میکردند، 89 درصد سریعتر و روانتر شدند. این نوع تمرین از «انعطافپذیری عصبی» بهره میبرد، همان قابلیتی که به بیماران سکتهای اجازه میدهد دست دیگر را بعد از از دست دادن توانایی استفاده کنند.
نورولوژیستها میگویند کارهای روزمره مثل مسواک زدن، باز کردن درها یا هم زدن قهوه با دست غیر غالب، میتواند انعطافپذیری شناختی را افزایش دهد و مغز را فعال نگه دارد. این تمرینها مغز را مجبور به ایجاد مسیرهای عصبی جدید میکنند و به مرور تمرکز و سازگاری را بهبود میبخشند.
البته اثرات این تمرین محدود است؛ مهارتهای دست غیر غالب معمولاً تنها در همان کار خاص پیشرفت میکنند و به حافظه یا ریاضی منتقل نمیشوند. اما افرادی مثل نوازندگان که سالها هر دو دست را تمرین میدهند، ارتباط بین نیمکرههای مغز را تقویت میکنند که یکی از معدود مزایای پایدار این تمرین است.
خبر خوب این است که برای شروع نیاز به تجهیزات خاصی ندارید؛ کافی است کارهای روزانه را با دست دیگر انجام دهید و مغزتان را به چالش بکشید.