نخست وزیری مارک کارنی: تکرار سیاستهای ترودو، اگر نه بدتر!

یادداشت هفته به قلم: شاکه آیوازان – مارک کارنی، یکی از چهرههای برجسته عرصه مالی، به عنوان رهبر حزب لیبرال کانادا انتخاب شده و تا برگزاری انتخابات فدرال، مقام نخست وزیری را در اختیار خواهد داشت. اما آیا نخست وزیری او به نفع کانادا خواهد بود؟ شواهد نشان میدهند که دولت احتمالی کارنی میتواند برای آینده کشور زیانبار باشد. در اینجا دلایلی آورده شده که چرا یک دولت تحت رهبری او میتواند مشکلات کنونی را تشدید کند.
ادامه سیاستهای شکست خورده جاستین ترودو
کارنی به طور کامل با سیاستهای اقتصادی و اجتماعی ترودو همسو است. در دوران نخست وزیری ترودو، کانادا با افزایش مالیاتها، مقررات سختگیرانه و بدهیهای سنگین مواجه شده است که باعث وارد شدن فشار بر کسب و کارها و طبقه متوسط شدهاند. با توجه به نزدیکی کارنی به حلقه قدرت لیبرالها، انتظار تغییرات اساسی از سوی او منطقی به نظر نمیرسد. در واقع، او احتمالا همان سیاستهای مخرب را ادامه خواهد داد.
کنترل بیشتر دولت بر اقتصاد
کارنی به عنوان یک بانکدار سابق، طرفدار مداخله گسترده دولت در اقتصاد است. این دیدگاه میتواند به معنای افزایش بوروکراسی، کنترل بیشتر بر بازارها و کاهش آزادی اقتصادی باشد. در نتیجه، نوآوری و سرمایهگذاری خارجی کاهش یافته و فضای کسب و کار در کانادا بیش از پیش تضعیف خواهد شد.
سیاستهای افراطی زیست محیطی و تهدید اشتغال
کارنی یکی از حامیان سرسخت سیاستهای شدید اقلیمی است که هدف آن کاهش سریع وابستگی به سوختهای فسیلی است. اگرچه حفاظت از محیط زیست ضروری است، اما سیاستهای او میتوانند صدمات جدی به بخش انرژی کانادا وارد کنند. ایالتهایی مانند آلبرتا که اقتصادشان وابسته به منابع طبیعی است، با تعطیلی شرکتها و افزایش بیکاری مواجه خواهند شد.
تشدید بحران مسکن و افزایش هزینههای زندگی
یکی از بزرگترین چالشهای کاناداییها، بحران مسکن است. سیاستهای دولت لیبرال در سالهای اخیر، باعث افزایش قیمت خانه و اجارهها شده است. کارنی که ارتباط نزدیکی با بانکهای بزرگ و موسسات مالی دارد، احتمالا به جای ایجاد اصلاحات واقعی، از سیاستهایی حمایت خواهد کرد که منافع نخبگان اقتصادی را تامین کند. این روند، وضعیت مالکیت خانه را برای طبقه متوسط و جوانان کانادایی حتی دشوارتر خواهد کرد.
افزایش بدهی و مالیاتهای بیشتر
کانادا در دوران ترودو با افزایش بیسابقه بدهی عمومی مواجه شده است. سیاستهای اقتصادی کارنی نشان میدهد که او نیز به هزینهکردهای دولتی و بدهیهای سنگین اعتقاد دارد.
نتیجهگیری:
کارنی یک گلوبالیست است. او دوران حرفهای خود را در بانکداری بین المللی و موسسات مالی جهانی سپری کرده است. دیدگاه اقتصادی او بیشتر تحت تأثیر نظام مالی جهانی است تا حفاظت از اقتصاد ملی. اگرچه این تجربه، درک عمیقی از اقتصاد کلان به او داده است، اما نشان میدهد که احتمالا همکاریهای بینالمللی را به دفاع از صنایع کانادایی در یک جنگ تعرفهای ترجیح خواهد داد. کانادا به رهبری نیاز دارد که در درجه اول برای مشاغل داخلی و صنایع کشور بجنگد، نه شرکتهای چندملیتی و موسسات مالی نخبهگرا.
کارنی فاقد تجربه سیاسی و مذاکرهای است. یک جنگ تعرفهای نیازمند مذاکرات سخت، اعمال تعرفههای متقابل راهبردی و تضمین معافیتهای تعرفهای برای بخشهای کلیدی کانادا است. دولت ترودو در مذاکرات تجاری با ایالات متحده تحت رهبری دونالد ترامپ به مشکل برخورده، و هیچ نشانهای وجود ندارد که کارنی بتواند عملکرد بهتری داشته باشد.
در صورت پیروزی لیبرالهای تحت رهبری کارنی در انتخابات آتی فدرال، کانادا نه تنها شاهد ادامه سیاستهای شکستخورده ترودو خواهد بود، بلکه ممکن است شاهد نسخهای افراطیتر از آن باشد. کنترل بیشتر دولت بر اقتصاد، افزایش بدهی، سیاستهای سختگیرانه زیست محیطی، بحران مسکن و بیتوجهی به مداخلات خارجی، میتوانند آینده کشور را به خطر بیندازند. کانادا به تغییر واقعی نیاز دارد، نه یک تکنوکرات که اولویتش تأمین منافع نخبگان اقتصادی و جهانی است.