معجزه زنده ماندن یک جنین با دستگاه حفظ علائم حیاتی

زنی که از خاموش کردن دستگاه حفظ علائم حیاتی پسرش امتناع کرد، میگوید که اکنون پسر کوچکش در حال رشد است و به تصمیمی که گرفته افتخار می کند.
داستان به جایی برمی گردد که نیکول دیب 32 ساله پسر کوچکی به نام جیبی را در 25 هفتگی با وزن 1.8 پوند به دنیا آورد، به همین دلیل پزشکان او را در دستگاه حفظ علائم حیاتی قرار دادند.
کیسه آب جنین نیکول پس از لگد زدن تصادفی به شکمش در هنگام شنا توسط یک شناگر دیگر سوراخ شد، به همین دلیل او سریعا به بیمارستان سلطنتی زنان در راندویک نیو ساوت ولز منتقل شد.
پزشکان هر کاری که می توانستند انجام دادند تا زایمان نیکول را به تعویق بیندازند، اما جیبی در نهایت سه روز بعد از طریق سزارین اورژانسی به دنیا آمد.
جیبی پنج ماه سخت را در بخش مراقبت های ویژه نوزادان گذراند، در این مدت پزشکان مجبور شدند پنج بار از نیکول و همسرش بپرسند که آیا می خواهند دستگاه حفظ علائم حیاتی پسرشان را خاموش کنند.
با این حال نیکول و همسرش تصمیم گرفتند به پسرشان ایمان داشته باشند و پسرشان نیز ثابت کرد که ارزش ایمان آوردن را دارد.
جیبی در این مدت واقعا والدینش را روسفید کرده است. او در این مدت تغییراتی را تجربه کرده است که زمانی برای والدین او تنها یک آرزو بود و پزشکان معتقد بودند غیرممکن است. به عنوان مثال او اولین قدم هایش را در سن دو سالگی برداشت.
نیکول در بیانیه مطبوعاتی اتحادیه فلج مغزی که از طریق کمک های مالی و درمان های مداخله ای زودهنگام ، به جیبی کمک کرده اند، گفت: «دیدن راه رفتن جیبی برای اولین بار، بزرگترین نقطه عطف زندگی ام بوده است. هیچ کدام از ما انتظار نداشتیم به این زودی راه رفتن جیبی را ببینیم. او اکنون حتی بدون واکر هم می تواند راه برود، اتفاقی که من هنوز هم نمی توانم باور می کنم».
تجربه دو سال مداخله زودهنگام بسیار سخت است، اما ارزشش را دارد و بسیار مهم است. اگر آن موقع شروع نمیکردیم، شاید جیبی ما هرگز نمی توانست راه برود».
جیبی از زمان همکاری با تیم درمانی خود، از جمله فیزیوتراپیستش الین، نه تنها راه رفتن را یاد گرفته، بلکه می تواند تا 10 بشمرد و حتی درام بزند.
الین فیزیوتراپیست جیبی در این باره گفت: «جیبی لحظات خاص و عجیبی را پشت سر گذاشته است. خصوصا برداشتن اولین قدم هایش ما را به شدت ذوق زده کرد. زیرا ما انتظار نداشتیم که او بتواند به این زودی ها راه برود».
نیکول می گوید هدفش از رسانه ای کردن داستان زندگی پسرش، این است که والدین دیگری که ممکن است در چنین موقعیتی قرار بگیرند از تجربه آنها الهام بگیرند و هرگز ناامید نشوند.
نیکول در این باره گفت: «احساس میکنم باید داستان مان را برای دیگران تعریف کنم و به این وسیله به دیگران امید بدهم. یکی از آرزوهای ما این است که به خانواده های دیگری که ممکن است چنین مشکلی را تجربه کنند، کمک کنیم».
با این وجود نیکول هرگز از پزشکانی که بارها در مورد قطع دستگاه ها از او سوال پرسیدند ناراحت نشده است و این کار را جزئی از وظیفه آنها می داند.
او در ادامه از پزشکانی که در این مدت به خانواده او کمک کردند و حتی هنگامی که جیبی در دستگاه بود او را احیا کردند، تشکر کرد.
نیکول امیدوارانه وضعیت جسمی پسرش را زیر نظر دارد و ایمان دارد که او روز به روز بهتر می شود.