سهم تک تک ما در ایجاد یا از بین بردن نژادپرستی سیستماتیک! انتخاب با ماست

به نقل از سی بی سی نیوز:
“اگر تک تک ما انسان ها انتظارات مان را از عملکرد و رفتار خود بالا ببریم، دولت ها نیز چاره ای جز تبعیت از ما نخواهند داشت.”
ما انسان ها چگونه می توانیم به نژادپرستی های سیستماتیک پایان دهیم؟ این سوال و سوالاتی از این دست از جمله بهترین پرسش هایی است که از انسان های طرفدار اصلاحات شنیده ام. نگرانی طرفداران حقوق بشر در خصوص تبعیضات اعمال شده میان انسان ها نه تنها نشانگر خلوص نیت و پاکی باطن آن هاست، بلکه نشان دهنده آن است که افراد درصدد هستند روند دستیابی به توافق و صلح میان بومیان و جوامع استعماری را تسریع بخشند.
با این حال پس زمینه های نهفته در این سوال، پاسخ های احتمالی به آن را در هاله ای از ابهام فرو می برد. نظام های حاکم بر دنیا، ماهیت نژادپرستی فراگیری دارند. مسیر مبارزه با نژادپرستی های سیستماتیک در سراسر دنیا مسیری دشوار و پروژه ای عظیم و پیچیده بوده و نیازمند سخت کوشی، حساسیت و اصلاحات ساختاری صادقانه است.
اگرچه گروه های دلواپس از روی خلوص نیت و پاکی سرشت به مساله نژادپرستی و تبعات آن می پردازند، با این حال هراس من از آن است که این عواطف و احساسات بر اهداف اصلی مبارزات سایه افکند. به عبارت دیگر تنها با شناسایی مشکلات نمی توان بر مشکلات فایق آمد و حل معضلات اجتماعی از این دست نیازمند تلاش و کوشش بسیار است. ابراز مسایل و مشکلات دیگران کار آسانی است، اما اینکه به کمبودها و مشکلات خود پی ببریم و در صدد رفع آن ها بر آییم کاری بس دشوار است.
کاش مسایل به همین سادگی بود :
من شخصا به عنوان فردی که در طول زندگی همواره به حاشیه رانده شده ام، به زندگی در دنیایی تهدید آمیز و بدون حامی عادت کرده ام، با کمال تاسف باید بگویم تک تک سازمان ها، سیستم ها و محل های کار که به نوعی با آن در ارتباط بوده ام این احساس ناامنی را به من القا کرده اند.
در تمامی اجزای جامعه حتی در مشاغل خدماتی و امدادی همچون سیستم آموزش، سیستم درمان و حوزه قضاوت، نشانه هایی از رفتارهای نژادپرستانه سیستماتیک مشهود است.
سیاهپوستان و بومیان رنگین پوست در طول زندگی خود با معضلات و مشکلات بسیاری در زمینه ظلم، ستم و تبعیض های سیستماتیک از سوی جامعه روبرو می شوند و دیگر جایی برای رویارویی با حوادث سخت و دشوار باقی نمی ماند. وقتی همواره در طول زندگی با شما به عنوان موجودی بی ارزش رفتار شود، شما باید برای ادامه زندگی انرژی و تلاش بسیاری صرف کنید.
.
گاه افراد در راه مبارزه تنها به یک سازمان یا نهاد بسنده کرده و انرژی و توان خود را صرف مقابله با آن می کنند. اما کاش همه چیز به همین سادگی بود. سازمان ها و نهادهای این چنینی، به سرعت افزایش پیدا کرده و با گسترش سیر تکاملی تبعیض های اجتماعی باعث تقویت یکدیگر می شوند، بدین ترتیب ساختاری تبعیض آمیز و سیستماتیک به وجود می آید.
کینه توزی و بدخواهی و تاریخچه طولانی آن:
من به عنوان فردی بومی با یادآوری مکرر تاریخچه ای مملو از ترس، مدارس محلی، انکار حقوق اولیه بشر و تلاشی مضاعف برای حذف زبان، تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم خود بزرگ شده ام. در حقیقت قرن ها تلاش به منظور حذف واقعیات و خاطره بومیان کانادا از این کشور، صورت گرفته است.
این یک سیستم است؛ تاریخی مملو از ظلم و ستم. این واقعیت نه تنها در تک تک اجزای جوامع بومی و سنتی رخنه کرده است؛ بلکه شالوده و پایه آن را بنیان نهاده است. این ظلم و ستم سازمان یافته، نه به صورت اتفاقی بلکه کاملا ساختاری، آگاهانه، تعمدی و زیرکانه وارد جوامع گوناگون شده است.
از آن جایی که من سالیان طولانی در معرض این پدیده ها بوده و به مطالعه درباره آن پرداخته ام، به خوبی به این واقعیت واقف هستم که استعمارگران با هدف حکومت و غلبه بر مردم پایه و اساس این تاریخ دهشتناک را بنیان نهاده اند. با در نظر گرفتن انگیزه حکومت و سلطه بر دیگران، درک هراس از نژادپرستی که در تمامی اجزای جامعه رخنه کرده است، آسان تر می شود. به خاطر داشته باشیم که سازمان ها عوامل اصلی ایجاد سلطه بر جامعه نیستند.
مسئولیت پذیری تک تک افراد جامعه :
خوشبختانه به نظر می رسد در نقطه حساس تاریخی و وقوع یک انقلاب و تحول قرار داریم. من به خلوص نیت و پاکی باطن تمامی شهروندان ایمان دارم و معتقدم اکثریت جامعه خواهان تغییر و جایگزینی تفکرات پوسیده و کهنه با تفکرات اصلاحی نوین هستند. از صمیم قلب معتقدم روزی فرا خواهد رسید که مردم، مشارکت و سهم بومیان کانادا در گذشته کشور و نقش آن ها در زمان حال را جشن خواهند گرفت. اما همواره به یاد خواهیم داشت که بنیانگذاران اصلی این همه تبعیض و نژادپرستی سازمان یافته، کسی جز افراد جامعه نبوده و نیستند. با روی گردانی هر کدام از افراد جامعه از راه مبارزه با تبعیض- به دلیل دیکته شدن به آن ها یا دلایل دیگر- این سیستم تبعیض قوی و قوی تر می شود. به همین دلیل نمی توان مبارزات در برابر نژادپرستی سیستماتیک را تنها به اصلاحات سازمانی و ساختاری محدود کرد.
تنها راه مبارزه موثر با این پدیده، اتکا به انتظارات افراد و تعاریف آن ها از خوبی و بدی است. اگر هر کدام از ما در جهت ارتقا و بهبودی خود بکوشیم، نظام هم راهی به جز تبعیت و پیروی از ما نخواهد داشت. تقاضا و خواسته های افراد جامعه، سیستم را به تحرک وا می دارد. هر کدام از ما انسان ها تا آخرین نفر، باید سطح انتظارات و توقعات مان را از خود بالا و بالاتر ببریم، این وظیفه ای است که بر دوش تمامی ما قرار دارد.